رویای کمیک بازها به حقیقت پیوست؛ آیا فصل دومی هم ساخته می‌شود؟

همه چیز درباره سریال سندمن

پیش‌بینی‌ها درباره ساخت، داستان و زمان پخش فصل دوم سریال مرد شنی را اینجا بخوانید

اقتباس تلویزیونی سندمن نیل گیمن به انتظارات طرفداران این مجموعه رمان‌های گرافیکی بسیار محبوب، پایان می‌دهد. نیل گیمن، شخصیتی بسیار تاثیرگذار در تاریخ ادبیات فانتزی تاریک و علمی تخیلی است که در طول دوران حرفه‌ای پربار و طولانی خود، آثار پرفروش زیادی را تولید کرده است. کتاب گورستان (The Graveyard Book)، فال نیک (Good Omens) و اقیانوس انتهای جاده (The Ocean at the End of the Lane)، برخی از مشهورترین آثار او هستند. اما سندمن احتمالا یکی از معروف‌ترین و محبوب‌ترین آثار او است. یک مجموعه کتاب کامیک آمریکایی که توسط انتشارات دی‌ سی کامیکس منتشر شده است.
اگرچه در گذشته تلاش‌هایی برای اقتباس از این مجموعه صورت گرفت، ولی در نهایت این تتفلیکس بود که سرانجام توانست این پروژه را به انجام برساند. مجموعه سندمن گیمن در سال ۱۹۸۹ شروع شد، اما داستان از آن زمان تا حد خیلی زیادی گسترش یافته و هنوز هم بخش مهمی از خط تولید دی سی کامیکس است. نیل گیمن، دیوید اس. گویر و آلن هاینبرگ، سندمن را برای نتفلیکس تهیه کرده‌اند. هر ده قسمت فصل اول این سریال، جمعه ۵ آگوست، منتشر شد و اکنون طرفداران این مجموعه پس از مدت‌ها انتظار می‌توانند از طریق فیلیمو به تماشای اقتباس تلویزیونی این اثر بنشینند. در این مطب قصد داریم هر آنچه که باید درباره سندمن بدانید را با شما در میان بگذاریم.

فهرست بهترین و محبوب ترین سریال های علمی تخیلی

ماجرای تولید و پخش فصل اول سندمن

در ابتدا قرار بود فیلمبرداری فصل اول سریال سندمن در اواخر ماه مه ۲۰۲۰ شروع شود، اما به دلیل شیوع پاندمی به تاخیر افتاد. همانطور که گیمن در توییتر خود تایید کرده بود تولید در ۱۵ اکتبر ۲۰۲۰ آغاز شد. همچنین در حالی که برنامه فیلمبرداری در مکان‌های دیگر بخاطر شیوع پاندمی کنسل شده بود، فصل اول سریال به طور کامل در بریتانیا مقابل دوربین رفت. براساس مشاهدات، بنظر می‌رسد که شهرستان ساری در انگلستان و یک استودیوی سینمایی در لندن، مکان‌های اصلی فیلمبرداری فصل اول سریال بودند. گیمن اوایل آگوست ۲۰۲۱ در حساب شخصی خود در تامبلر فاش کرد که فیلمبرداری اصلی فصل اول سندمن به پایان رسیده است. البته او به طرفداران تذکر داد که صبور باشند، زیرا فرایند‌های پس از تولید، شامل جلوه‌های بصری و موسیقی، هنوز باید تکمیل شوند.

 

مروری بر نظر منتقدان درباره فصل اول سریال سندمن یا مرد شنی

Consequence | امتیاز: ۸۳ از ۱۰۰

لیز شانون میلر | اگرچه برخی چیزها نسبت به منبع اصلی تغییر کرده‌اند، اما یک ویژگی منحصربفرد آن حفظ شده است: این ایده که دنیای بیداری (واقعیت) می‌تواند به همان اندازه‌ای عجیب باشد که ضمیر ناخودآگاه ما می‌سازد.

لس آنجلس تایمز | امتیاز: ۸۰ از ۱۰۰

رابرت لوید | بازنگری در کامیک‌های گیمن باعث شده است که سریال باطراوت‌تر، متوازن‌تر و امروزی‌تر بنظ برسد و هیج بیننده منطقی‌ای نمی‌تواند به اجراهای بازیگرانی که به نسخه‌ گرافیکی‌ اصلی‌شان شباهتی ندارند ایرادی بگیرد. هرکدام از آن‌ها به همان باشکوهی‌ای هستند که باید باشند.

تی وی گاید | امتیاز: ۷۵ از ۱۰۰

کیث فیپس | فصل اول سندمن در نیمه دوم خود کمی از آنچه که در اولین اپیزودهایش بنا کرده است فاصله می‌گیرد، اما آنقدر از آن منحرف نمی‌شود. در فصل اول سندمن چیزهای زیادی وجود دارد و پس از چند قسمت هنوز داستان‌های زیادی برای گفتن باقی می‌ماند، بنابراین به راحتی می‌توانید آن را تا انتها تماشا کنید.

هالیوود ریپورتر | امتیاز: ۷۰ از ۱۰۰

انجی هان | سندمن با جلوه‌های کامپیوتری تماشایی خود (تصور کنید که قلعه دریم ترکیبی از آسگارد و ریوندل است)، گروهی از بازیگران دوست داشتنی و یک حس غرابت و کنجکاوی دلنشنین درباره وضعیت انسان، به اندازه کافی لذت‌بخش است. اما آنقدر در دنیای خود اسیر شده است که به خود اجازه نمی‌دهد به شکلی واقعا آزادانه وارد دنیای رویایی‌ای شود که می‌خواهد آن را تجسم کند.

سریال مردشنی

نقدی بر سریال سندمن از گاردین

ربکا نیکلسون | عجیب نیست که سی سال طول کشیده است تا اقتباسی از سندمن (نتفلیکس)، مجموعه کتاب‌های مصور مشهور نیل گیمن، عرضه شود. چراکه این داستان بزرگ و جسورانه از خدایان و شیاطین بقدری عمیق و غنی است که ایده چپاندن همه شگفتی‌های آن در ده قسمت، مضحک و بی‌معنی بنظر می‌رسد. با اینحال، اکنون در دوران سریال‌های تلویزیونی فانتزی با بودجه‌های هنگفت هستیم. جایی که به زودی شاهد نسخه تلویزیونی ارباب حلقه‌ها و همچنین بازگشت دنیای بازی تاج و تخت در قالب خاندان اژدها، خواهیم بود. سندمن با نخستین فصل خود می‌تواند با افتخار – هرچند به عنوان برادر بزرگ‌تر بداخلاق‌شان – در میان آن‌ها بایستد.

دو قسمت اول کاملا در قلمرو فانتزی اتفاق می‌افتند. یادداشت‌هایی که هنگام تماشای این دو قسمت برداشتم جملاتی مانند این را شامل می‌شود:«آیا پتن استوالت یک کلاغ است»؟ سندمن چنین سریالی است و شما را بلافاصله در دنیای خود غرق می‌کند و دریم را به سفر اکتشافی‌اش سوق می‌دهد. داستان در سال ۱۹۱۶ شروع می‌شود. زمانی که لرد مورفئوس، یا دریم، یا سندمن و یا رویای بی‌پایان به اشتباه توسط جادوگر شوم چارلز دنس دستگیر می‌شود. تام استاریج با شمایلی مانند رابرت اسمیث پرانرژی، دریم را با ترشرویی ملموسی به تصویر می‌کشد.

جادوگر می‌خواهد با تحت کنترل درآوردن قدرت دث (مرگ)، پسر محبوبش که در زمان جنگ کشته شده است را دوباره زنده کند. در عوض، او در نهایت با دریم مواجه می‌شود و او را برهنه در یک کره شیشه‌ای در زیرزمین خود به دام می‌اندازد. برای مدت کوتاهی، فضای این مقطع شبیه نسخه‌ای کمی تاریک و سیاه از دانتون ابی بنظر می‌رسد، اما به زودی مشخص می‌شود که این داستان بسیار گسترده‌تر از آن است که به یک دوره یا یک ژانر پایبند باشد. در سرتاسر سریال، زمان گاهی زودگذر است و گاهی به آهستگی می‌گذرد و ما به موازات آن از دوره‌ها، شهرها و قلمرهای مختلف عبور می‌کنیم. اگر همه این تغییرات نسبتا خیلی زیاد بنظر می‌رسند، اما روند سریال به خوبی پیش می‌رود.

بخشی از آن به این دلیل است که ریتم سریال نه آشفته و دیوانه‌کننده بلکه ژرف‌اندیشانه است. هنگامی که فضای سریال و جهان داستانی آن ساخته می‌شود، سریال این اعتماد به نفس را پیدا می‌کند که زمان خود را روی چیزهای بزرگ‌تری بگذارد. اطمینان دارم که بسیاری از مخاطبان عناصر تخیلی‌تر سریال مانند نبرد تخیلات با لوسیفر (گوئندولین کریستی) و یا موجود افسانه‌ای بامزه‌ای به نام گریگوری را بیش‌تر  دوست خواهند داشت. اما برای من بهترین بخش‌های سریال در خطوط انسانی‌تر و احساسی‌ترش و لحظه‌های گفت‌وگوی آن نهفته است. جنا کولمن در نقش جوهانا کنستانتین سرسخت و پریشان، قدرتمند است. ادغامی از جان و جوهانا در یک شخصیت (یا دو) که کابوس‌هایش فقط با وظایف جن‌گیری‌ او تطابق دارد.

تام استاریج در سریال مردشنی

گروه بزرگ بازیگران سریال تا حد زیادی عالی هستند. آن‌ها با مهارتی چشمگیر دیالوگ‌هایی که می‌توانستند بیش از حد پیچیده یا ادبی – و یا هر دو – باشند را به شکلی ارائه می‌دهند که نه مبهم و نه غیرطبیعی بنظر نمی‌رسند. ویوین آچامپونگ در نقش لوسین، دست راست دریم، بوید هالبروک در قالب کورینتیان کابوس وحشتناکی که از دریمنیگ فرار کرده است و کربی هوول باپتیست در نقش دث مهربان و دلسوز، همگی فوق‌العاده هستند. اگرچه برای مدتی از این ایده که جولی ریچاردسون ۵۷ ساله می‌تواند نقش مادر دیوید تیولیس ۵۹ ساله را بازی کند عصبانی بودم اما هنگامی که به یاد آوردم این دنیایی است که در آن دندان‌ها می‌توانند جایگزین مردمک‌های چشم بشوند، از موضع خود عقب‌نشینی کردم.

تیولیس در نقش کاراکتر ساده‌لوح و بی‌رحم، و جدی و بدبین جان دی، درخشان است و می‌تواند بهترین قسمت سریال را رهبری کند. دی پس از یک سفر وهم‌آور با ماشین یک روز و شب را در یک غذاخوری سپری می‌کند و کارکنان و مشتریان خود را با سوق دادن آن‌ها به سمت سیاست صادق بودن، آزمایش می‌کند. این یک قسمت وحشتناک، مسحورکننده با فضایی وهم‌آور شبیه تویین پیکس است. مطمئنا این قسمت یکی از رقبای جدی بهترین اپیزود تلویزیونی در میان همه سریال‌های درام امسال محسوب می‌شود و همچنین این نقطه‌ای است که سندمن دنیای ویژه خود را پیدا می‌کند.

با اینحال سندمن از همان ابتدا جذاب و سرگرم‌کننده، قدرتمند، گاهی اوقات بازیگوش و قطعا باشکوه است. اما ورای همه این‌ها، دنیایی تاریک دارد. جایی که بدن‌ها منفجر و اندام‌ها قطع می‌شوند. اگرچه در میان این صحنه‌های ترسناک عجیب و غریب، عمق احساسی‌ای نهفته است که از الگوی معمول سریال‌های فانتزی – بیایید ببینیم چطور می‌توانیم بودجه سی‌جی‌آی را به باد بدهیم – بسیار فراتر می‌رود. البته چنین اتفاقی با توجه به منبع اصلی، تعجب‌برانگیز نیست. سندمن به طرفداران این مجموعه نشان می‌دهد که این انتظار طولانی ارزشش را داشته است و برای تازه‌واردان به دنیای خود نیز چیزهایی زیادی برای  کشف ارائه می‌کند

امتیازهای سریال سندمن (تا زمان انتشار مطلب)

وبسایت میانگین امتیاز
IMDB ۷.۸ از ۱۰
کاربران متاکریتیک ۶.۲ از ۱۰
منتقدان راتن تومیتوز ۸۷ درصد بر اساس ۹۰ نقد
کاربران راتن تومیتوز ۷۹ درصد
منتقدان متاکریتیک ۶۶ درصد براساس ۲۷ نقد

صحبت‌های نیل گیمن و بازیگران سندمن درباره این سریال

نیل گیمن: ۳۰ سال در انتظار کسی بودم که یک فیلم سندمن بد بسازد

احساس می‌کنم در حال انجام کاری هستیم که به معنای واقعی کلمه غیرممکن بود. من ۳۰ سال در انتظار کسی بودم که یک فیلم سندمن بد بسازد. فقط به این امید که اگر واقعا خوش‌شانس باشم، شاید فیلم بدی نشود. بنابراین رسیدن به جایی که پول و منابع برای اقتباس از کامیک‌ها در اختیار ما قرار داده شده، غیرمنتظره و یک لذت مطلق است. مرور کامیک‌های قدیمی غالبا به ما یادآوری می‌کند که سندمن تا چه اندازه از زمان خودش جلوتر بوده است. زمانی که هیچکس درباره این واقعیت که چقدر این مجموعه پر از شخصیت‌های متنوع و سیاه‌پوست و غیره است هیچ نظری نمی‌داد و اکنون ما در حال یک اقتباس تلویزیونی از کامیک هستیم. شاید بنظر بیاید که ما به شیوه عجیبی عمل کردیم. اما واقعا کار عجیبی کردیم و اثری ساختیم که تقریبا اتمسر و حس زمان خودش را دارد.

تام استاریج: بخش مهمی از داستان این فصل درباره کشف ویژگی‌های انسانی دریم است

اولین چیزی که به آن توجه کردم خود دریمینیگ بود. نمی‌توانستم به هیچ‌چیزی شگفت‌انگیزتر از درک کردن آن، زندگی و کار در دنیای آن فکر کنم. من مورفئوس و دریمینگ را به شکل هاگوارتز درون نارنیا و سرزمین میانه به یاد می‌آورم. ایده ورود به این جهان، جایی که مورفئوس نگهبان ناخودآگاه جمعی است، بنحوی برای من دربرگیرنده این احساس بود که نهگبان رویاهای جمعی طرفداران این کامیک هستم. فکر کردن درباره این مسئولیت برایم سودمند بود. فکر می‌کنم بخش مهمی از داستان این فصل درباره کشف ویژگی‌های انسانی او (دریم) است. تصور می‌کنم او لزوما راهی را شروع نمی‌کند که به پایان برساند. این یک جست‌وجو است. او در ابتدا ضعیف و ناتوان است و برای به دست آوردن این قدرت به کمک انسان‌ها نیاز دارد.

ویوین آچامپونگ: بلافاصله با لوسین ارتباط برقرار کردم

من بلافاصله با او (لوسین) ارتباط برقرار کردم. ما بسیار خوش‌شانس هستیم زیرا مصالحی از قبل موجود است که بسیار غنی و شگفت‌انگیز هستند. همچنین شما خالق خود نیل گیمن را در کنارتان دارید. او می‌تواند با شما صحبت کند و شما نیز می‌توانید در مورد مسائل با او بحث کنید. همچنین آلن هاینبرگ را دارید که این فیلمنامه شگفت‌انگیز را اقتباس کرده است. بنابراین شما همه چیز را در اختیار دارید تا به این شخصیت زندگی ببخشید. علاوه بر این، سر صحنه همه چیز واقعی است، بنابراین شما می‌توانید این دنیای شگفت‌انگیز و جادویی را تجربه کنید. در نتیجه این واقعا یک تجربه جذاب و خارق‌العاده بود.

گوئندولین کریستی در سریال مرد شنی

بوید هالبروک: کورینتیان یک شخصیت جزئی در کامیک‌ها است

او (کورینتیان) بسیار جذاب است، اما او یک شخصیت جزئی در کامیک‌ها است و در واقع فقط در کامیک خانه عروسک‌ها حضور دارد. بنابراین فکر کردم که پذیرش این شخصیت و تلاش برای گسترش آن و انجام کارهای بیش‌تر، واقعا باید جالب باشد. من واقعا سپاسگزارم که بخشی از یک گروه بزرگ‌تر بودم. کورینتیان یک قدیس حامی قاتلان زنجیره‌ای در دنیای بیداری می‌شود. تقریبا مثل این است که او یک مرشد یا رهبر فرقه‌ای است که فداییان مذهبی خود را دارد. بنابراین به تصویر کشیدن این شخصیت واقعا برایم جذاب و تحسین‌برانگیز بود در حالی که می‌دانستم که باعث ویرانی می‌شود.

کربی هوول باپتست: دث می‌خواهد باوقار، مراقب و التیام‌بخش باشد

من قبل از اینکه این نقش به وجود بیاید با مادر یکی از دوستانم که در آسایشگاه کار می‌کرد، حرف می‌زدم. او بطور خاص با پایان زندگی آدم‌ها سروکار داشت و من به این دلیل که در خانواده‌ام با مسئله‌ای مشابه روبرو بودم با او صحبت کردم. یکی از چیزهایی که او در مورد آن با من زیاد صحبت می‌کرد، فرایند آماه سازی بود. بسیاری از آدمها در این مرحله می‌توانند آرامش پیدا کنند. چیزهایی خاصی در این مرحله وجود دارد. مانند آهنگ‌هایی که دوست دارند بشوند و یا چیزهایی که می‌خواهند بگویند. اما نکته کلیدی‌ای که او به من گفت و آن را در تمام زندگی‌ام به خاطر خواهم سپرد این بود که در مرگ می‌تواند شکوه و احترام وجود داشته باشد. بنابراین تصور می‌کنم این تقریبا چکیده‌ای از برداشت من درباره دث (مرگ)‌ در سندمن است. او کسی است که نمی‌خواهد آزاردهنده، ترسناک و یا غم‌انگیز باشد. او می‌خواهد باوقار، مراقب و التیام‌بخش باشد. فکر می‌کنم این یک برداشت دوست داشتنی و آرمان‌گرایانه از مرگ است.

پتن استوالت: این سریال را دوست خواهید داشت

من همه ده قسمت سندمن را دیده‌ام و آن‌ها فوق‌العاده هستند. آن‌ها کار بزرگی انجام داده‌اند. بنابراین می‌توان گفت که شما اکنون دو نسخه عالی از این اثر شگفت‌انگیز دارید (سریال و خود کامیک‌ها). شما این سریال را دوست خواهید داشت، به ویژه قسمت ششم – صدای بالهایش – که بسیار زیبا است. من از الان می‌خواهم اقتباسی از A Game of You و فصه مه ببینم. همچنین می‌خواهم طوفان (The Tempest) و زندگی‌های کوتاه (Brief Lives) را ببینم (جلدهای دیگری از سندمن). این یکی از محبوب‌ترین داستان‌های من در تمام دوران‌ها است.

استیون فرای: با رمان‌های گرافیکی آشنا نبودم

من دنیل را می‌شناختم و وقتی که یک نویسنده مشهور را می‌شناسید بی‌ادبی است که برخی از آثار او را نخوانید! بنابراین من قبلا خدایان آمریکایی (American Gods) را خوانده بودم. اما با رمان‌های گرافیکی آشنا نبودم. زیرا احساس می‌کردم این کتاب‌ها برای دیگران هستند نه من. بعدها زمانی که یک روز در رستورانی در لندن بودم با نیل برخورد کردم. او با آلن مور، نویسنده‌ برجسته‌ای که وی مثل وندتا (V for Vendetta) را نوشته است در آنجا بود. همان موقع بود که آلن به من گفت که «آیا تو سندمن نیل را خوانده‌ای؟» و من گفتم: «فکر نمیکنم آن را خوانده باشم. من خدایان آمریکایی را خوانده‌ام». او به من گفت که تو باید سندمن را بخوانی. اینطور شد که هفته بعد آن را مطالعه کردم.

تماشای آنلاین سریال مرد شنی در فیلیمو

تاریخ انتشار فصل دوم سندمن

نتفلیکس هنوز سریال سندمن را برای فصل دوم تمدید نکرده است. فصل یک سریال بطور کامل در تاریخ ۵ آگوست امسال منتشر شد ولی هنوز خبری مبنی بر اعلام تمدیل (یا کنسل) سریال اعلام نشده است. اگرچه، آلن هاینبرگ، تهیه‌کننده اجرایی فصل اول سریال مرد شنی اعلام کرده که نوشتن فیلمنامه فصل دوم شروع شده است و این می‌تواند نشانه‌ای دلگرم‌کننده باشد.

انتظار نداشته باشید که فصل دوم سندمن تا اواخر سال ۲۰۲۳ یا ۲۰۲۴ از نتفلیکس پخش شود. اگر تولید فصل دوم در اواخر سال ۲۰۲۲ شروع شود، چندین ماه طول می‌کشد تا فیلمبرداری ده قسمت بعدی آن به پایان برسد. گزینه مطمئن این است که تقریبا ۲ سال بعد -هرچند احتمالا مقداری کم‌تر-  منتظر فصل دوم سریال سندمن باشید.

 

داستان فصل دوم سندمن

اگر فصل دوم سریال از قالب فصل اول که اقتباسی از ۲ جلد اول این رمان گرافیکی یا کامیک بوک است پیروی کند، می‌توان گفت که فصل بعدی سندمن، سرزمین رویایی (Dream Country) و فصل مه (The Season of Mists) را شامل می‌شود. سرزمین رویایی مجموعه‌ای از داستان‌های تکباره است ( تکباره یک کتاب مصور است که به صورت یک موضوع مستقل یا یک داستان مستقل منتشر می‌شود و نه به عنوان بخشی از یک مجموعه در حال پیشرفت). مجموعه‌ای که از جمله دو داستان محبوب رویای هزار گربه (Dream of a Thousand Cats) و رویای شب نیمه تابستان (A Midsummer Night’s Dream) را در بر می‌گیرد. دومی داستانی است که توسط مورفئوس در ملاقات با ویلیام شکسپیر جوان در سال ۱۵۸۹ در قسمت ششم سندمن راه‌ اندازی می‌شود.

فصل مه، یکی از محبوب‌ترین و تاثیرگذارترین داستان‌های کمیک بوک سندمن است و در پایان فصل اول، زمانی که لوسیفر قول انتقام از مورفئوس را داد، شکل می‌گیرد. همچنین به داستان معشوق سابق دریم، نادا – که دریم او را ده هزار سال پیش به جهنم تبعید کرد -، خاتمه می‌دهد و نیز نام نوزاد لیتا هال (رازان جمال) که در دریمینگ به دنیا آمد را فاش می‌سازد. فصل مه بیش‌تر به معرفی دستینی و دلیریوم – دو عضو دیگر اِندلس (بی‌پایان) – و همچنین نسخه گیمن از خدایان اسکاندیناوی – ثور، لوکی و اودین – می‌پردازد.

 

سریال مرد شنی چند فصل خواهد داشت؟

هسته اصلی سریال سندمن نیل گیمن، ۱۰ جلد رمان گرافیکی را شامل می‌شود، بنابراین سندمن بطور بالقوه می‌تواند به مدت ۵ فصل در نتفلیکس ادامه پیدا کند. البته اگر رمان‌های گرافیکی دیگری مانند سندمن: اورتور، شب‌های بی‌پایان، شکارچیان رویا و اسپین‌آف‌های دث شامل هزینه‌های بالای زندگی و زمان زندگی شما، اقتباس شوند، تعداد فصل‌های سریال از این تعداد هم می‌تواند بیشتر بشود.

سریال مرد شنی

داستان طولانی اقتباس از سریال سندمن

اینکه نتفلیکس موفق شده است اقتباسی از سریال سندمن ارائه بدهد به یک معجزه کوچک می‌ماند. باتوجه به موفقیت‌ها و محبوبیت فوق‌العاده کامیک‌های سندمن جای تعجب نیست که برادران وارنر -شرکت مادر دی سی کامیکس- بخواهند این داستان را به یک فیلم لایو اکشن تبدیل کنند. تلاش‌ها برای انجام این کار در دهه ۱۹۹۰ شروع شد، اما سندمن برای سال‌ها در باتلاق جهنمی فراینده توسعه به دام افتاد و گاهی به نظر می‌رسید که محکوم است تا برای همیشه در آنجا بماند.

در دهه ۹۰، راجر اوری کانادایی که فیلمنامه داستان عامه‌پسند را به همراه تارانتینو نوشته بود به دنبال‌ موفقیت‌های این فیلم برای کارگردانی فیلمی از روی سندمن انتخاب شد. او قرار بود این پروژه را همراه با فیلمنامه‌نویسان دزدان دریایی کارائیب، تد الیوت و تری روسی، به سرانجام برساند. این اولین تلاش جدی برای اقتباس از سندمن بود، اما اوری به دلیل اختلاف‌ها با تهیه‌کننده اجرایی جان پیترز اخراج شد. در سال ۱۹۹۸، ویلیام فارمر پیش‌‌نویس دیگری ارائه داد که بعدها گیمن اینگونه از آن یاد کرد: «نه تنها بدترین فیلمنامه سندمن که تابحال دیده‌ام، بلکه واقعا بدون شک بدترین فیلمنامه‌ای است که تابحال خوانده‌ام».

نیل گیمن، خالق سندمن یا مرد شنی: «من ۳۰ سال است که می‌گویم ترجیح می‌دهم که سندمن نداشته باشم تا اینکه یک سندمن بد داشته باشم. مشکل ساخت فیلم سندمن این است که اول از همه باید به این پرسش پاسخ بدهید: چه چیزی را کنار می‌گذارید؟»

آخرین و شاید برجسته‌ترین تلاش برای آوردن سندمن به پرده سینما در سال ۲۰۱۳ رقم خورد. زمانی که نویسنده و تهیه‌کننده، دیوید اس. گویر (شوالیه تاریکی) با گیمن (به عنوان تهیه‌کننده اجرایی) این چالش را پذیرفتند. نگارش فیلمنامه به جک تورن سپرده شده بود و جوزف گوردون لویت نیز قرار بود علاوه بر تهیه‌‌کنندگی و کارگردانی در آن بازی کند. اما گوردون لوین نیز بخاطر اختلاف با نیو لاین سینما (یکی از زیرمجموعه‌های برادران وارنر) در سال ۲۰۱۶ پروژه را ترک کرد. اخبار جدایی گوردون لویت یک روز پس از اعلام استخدام اریک هیزرر (ورود Arrival) برای بازنویسی فیلمنامه، منتشر شد. اما هیزرر نیز مانند بسیاری از افراد پیش از خود، اواخر همان سال این پروژه نفرین شده را ترک کرد و این پیشنهاد را ارائه داد که سندمن برای یک اقتباس تلویزیونی مناسب‌تر است.

البته هیزرر نه تنها آدمی بود که اعتقاد داشت سندمن در قالب یک سریال تلویزیونی موفق‌تر خواهد بود و نه اولین کسی بود که این پیشنهاد را ارائه کرد. در واقع قبل‌تر از این جیمز منگولد (لوگان) در سال ۲۰۱۰ ایده یک اقتباس تلویزیونی برای اچ‌بی‌او را مطرح کرد که هرگز محقق نشد و خالق سوپرنچرال اریک کریپک زمانی به یک اقتباس تلویزیونی دلبسته بود که هرگز از جایی پخش نشد. علاوه بر این خود گیمن نیز بارها در مصاحبه‌هایش چه به صورت ضمنی و چه مستقیم به این موضوع اشاره کرده بود که سندمن به عنوان یک سریال تلویزیونی معقول‌تر است تا اینکه در قالب یک فیلم ساخته شود. او در مصاحبه‌ای با ریدیو تایمز در این مورد می‌گوید:«من ۳۰ سال است که می‌گویم ترجیح می‌دهم که سندمن نداشته باشم تا اینکه یک سندمن بد داشته باشم. مشکل ساخت فیلم سندمن این است که اول از همه باید به این پرسش پاسخ بدهید: چه چیزی را کنار می‌گذارید؟»

احتمالا سندمن به عنوان یک فیلم همیشه محکوم به شکست بود. داستانی در ۷۵ شماره که شروع و پایانی واقعی دارد، هرگز قادر نخواهد بود در قالب یک فیلم مجزا یا حتی یک سه‌گانه قرار بگیرد. در نهایت گویی باید زمانی سپری می‌شد تا تلویزیون خودش را به عنوان یک امکان واقعی نشان بدهد. اتفاقی که با موفقیت‌های سریال‌هایی مانند بازی تاج و تخت و نگهبانان رخ داد. این سریال‌ها ثابت کردند که این حماسه بزرگ و غیرقابل فیلم شدن را می‌توان در دوان سلطه استریم به سرانجام رساند.

به این ترتیب بود که در ماه مه ۲۰۱۹، گویر پیشنهاد کار بر روی اقتباسی از سندمن را به آلن هاینبرگ ارائه داد. پیشنهادی که در ابتدا برای هاینبرگ به عنوان یک طرفدار آن، دلهره‌آور بود. اما گویر، استدلال قانع‌کننده‌ای را ارائه داد – که شامل مشارکت گیمن در این پروژه بود – و هاینبرگ موافقت کرد که به عنوان تهیه‌کننده اجرایی به تیم ملحق شود. در عرض چند هفته، گویر، هاینبرگ و گیمن سندمن را به شبکه‌های استریم پیشنهاد دادند و قراردادی با نتفلیکس منعقد شد. پس از سال‌ها فیلمنامه‌های ضعیف و فیلم‌هایی که قبل از ورود به مرحله تولید متوقف شدند، مجموعه نتفلیکس به سرعت کار بر روی این مجموعه را آغاز کرد.

تام استاریج در سریال مرد شنی

بازیگران فصل اول و دوم سریال سندمن یا مرد شنی

نتفلیکس برای نقش‌های مهم سریال سندمن گروهی از بازیگران بزرگ و با استعداد را به خدمت گرفته است. تام استاریج که ۲ فیلم در جاده (On the Road) والتر سالس و دور از اجتماع خشمگین (Far from the Madding Crowd) توماس وینتربرگ برجسته‌ترین پروژه‌های قبلی‌اش محسوب می‌شوند، نقش اصلی سریال یعنی سندمن را به عهده دارد. گوئندولین کریستی و چارلز دنس از بازی تاج و تخت، کربی هوول باپتیست سریال جای خوب (The Good Place)، دیوید تیولیس از سری فیلم‌های هری پاتر، کمدین مشهور انگلیسی استیون فرای و جنا کولمن، از دیگر چهره‌های مطرح سریال هستند.

علاوه بر این‌ها به بازیگران دیگری مانند بوید هالبروک، میسون الکساندر پارک، دانا پرستون، جولی ریچاردسون، کیو را، رزان جمال، ساندرا جیمز یانگ، ویوین آچامپونگ، عاصم چادری و سانجیو بسکار، اشاره کرد. پتن استوالت که کارنامه پربارش انیمیشن‌هایی مانند راتاتویی و بوجک هورسمن را شامل می‌شود، صداپیشگی یکی از شخصیت‌های بسیار مهم سریال یعنی متیو کلاغ (مامور مخفی دریم) را انجام داده است.

 

درباره کامیک بوک و شخصیت سندمن

اگرچه سندمن در دنیای دی سی و در کنار افرادی مانند بتمن و سوپرمن قرار می‌گیرد، اما کامیکِ گیمن یک داستان ابرقهرمانی معمول نیست. به گفته گیمن در مصاحبه با گاردین این تمایز طراحی شده بود. او از یک نویسنده علمی تخیلی آمریکایی الهام گرفت تا بتواند به نقاط قوت خود به عنوان یک نویسنده تکیه کند. او در همین رابطه می‌گوید:«راجر زلازنی کتابی به نام فرمانروای نور نوشت. او در اینجا سراغ خدایان علمی تخیلی‌ای می‌رود که شبیه ابرقهرمان‌ها بنظر می‌رسند. داستان در دنیایی در آینده اتفاق می‌افتد. جایی که گروهی از کاوشگران فضایی خودشان را وقف قدرت‌های پانتئون هندو می‌کنند. فکر کردم که من نمی‌توانم سراغ ابرقهرمان‌ها بروم اما می‌توانم کامیک‌های خدایان را بنویسم. شرط می‌بندم که می‌توان به چنین چیزی رسید و شاید به اندازه کافی شبیه یک کامیک ابرقهرمانی باشد که مردم را فریب بدهد».

سندمن به ویژه در شماره‌های اولیه خود، سراغ شخصیت‌ها و مکان‌های آشنایی می‌رود که خوانندگان و طرفداران دی سی کامیکس آن‌ها را تشخیص می‌دهند. از شخصیت‌های شرور بتمن مانند مترسک (Scarecrow) و اعضای لیگ عدالت مانند مارشن من هانتر تا یک طرح داستانی که تیمارستان آرکهام را شامل می‌شود. اما همانطور که گیمن لحن و دنیای خود را پیدا می‌کند، داستان نیز ماهیت خودش را به دست می‌آورد. سندمن عناصر ترسناک، فانتزی، اسطوره شناسی و تاریخ را در یک حماسه بزرگ ترکیب می‌کند. حماسه‌ای که در بیشتر زمان خود، شخصیت مورفئوس را به عنوان قهرمانش معرفی می‌کند. اما در مواقع دیگر، او بیشتر یک میزبان است:‌ دروازه‌ای به یک داستان دیگر. برخی از شماره‌ها مانند فیلم‌های ترسناک مینیاتوری هستند، در حالی که برخی دیگر ممکن است آثار ویلیام شکسپیر را به تصویر بکشند. سندمن گاهی اوقات به سادگی یک داستان درباره داستان‌ها است.

تام استاریج و بوید هالبروک

فصل اول سریال سندمن کدام رمان‌ها را پوشش می‌دهد؟

این سریال روی دریم (استاریج) تمرکز می‌کند. فصل اول سندمن، ۲ قسمت اول کامیک‌ گیمن، جلد اول: پیش در‌آمدها و منظره‌های شبانه و خانه عروسک را پوشش می‌دهد که دستگیری دریم توسط برجس و پیراون اسرارآمیز او در اوایل دهه ۱۹۹۰ و پس از آن ۱۰۵ سال اسارت دریم را در بر می‌گیرد. دریم در نهایت در سال ۲۰۲۱ در حالی که تحت مراقبت برجس و پسرش الکس است می‌تواند فرار کند. دریم که پس از فرار هنوز بسیار ضعیف است به قلمرو خود یعنی دریمینگ بازمی‌گردد. سپس دریم جستجویی را برای بازیابی توتم‌های قدرت خود – شامل یک کیسه شن، یک کلاهخود و یک یاقوت سرخ – را آغاز می‌کنند. ماجراجویی‌هایی که شامل معرفی شخصیت‌های مهمی مانند لوسیفر، دث و دی می‌شود. سندمن در ادامه، خط داستانی خانه عروسک را پوشش می‌دهد. جایی که دریم برای بازیافتن برخی از مخلوقاتش که از دریمینگ فرار کرده‌اند، سفر جدیدی را آغاز می‌کند، در حالی که در این مسیر با دو خواهر او، دیزایر و دیسپر نیز مواجه می‌شویم. اگرچه ممکن است در اقتباس تلویزیونی سندمن بخاطر تفاوت‌های این رسانه، داستان اصلی کتاب تا حدودی تغییر کرده باشد، اما باتوجه به اینکه خود گیمن تهیه‌کننده اجرایی سریال است طرفداران می‌توانند انتظار داشته باشند روح اصلی داستان فارغ از هر تغییری حفظ شود.

 

معرفی کامیک‌ها و شخصیت‌های مرد شنی

سندمن درباره چیزهای زیادی است، اما شاید بیش از همه، داستان پادشاه رویاها باشد؛ دریم یکی از ۷ وجود قدرتمند و بی‌پایانی است که هر کدام بخش‌ متفاوتی از هستی را کنترل می‌کنند. خانواده‌ای از موجوداتی انسان‌گونه که اعضای آن عبارتند از: دستینی (سرنوشت)، دث (مرگ)، دریم (رویا)، دستراکشن (نابودی)، دیزایر (میل)، دیسپر (نومیدی) و دلیریوم (جنون). دریم که مانند خواهران و برادرانش با نام‌های زیادی از جمله مورفئوس، پادشاه رویاها، اونیروس، فرمانروای رویاها و البته سندمن شناخته می‌شود فرمانروای قلمرو خودش است. او وظیفه‌ای را در قبال همه موجودات فانی انجام می‌دهد و نیروی طبیعی‌ای که نامش از آن می‌آید را تجسم می‌بخشد. مورفئوس همانند خواهر بزرگ‌ترش دث که از ارواح مردگان در زندگی پس از مرگ استقبال می‌کند، رویاهای – و کابوس‌ها – همه کسانی که هنگام خوابیدن در دنیای بیداری به قلمرو او وارد می‌شوند را کنترل می‌کند.

داستان با اسیر شدن دریم در یک مراسم مذهبی اسرارآمیز که گروهی از انسان‌ها برای زندانی کردن دث انجام می‌دهند، شروع می‌شود. اگرچه آن‌ها در ماموریت واقعی خود شکست می‌خورند، اما از ربودن دریم خشنود هستند و او را به مدت هفتاد سال در یک زیرزمین به دام می‌اندازند. زندانی شدن او مشکلات مختلفی را برای بشریت ایجاد می‌کند، بطوری که مردم در سراسر جهان یا به خواب عمیقی فرو می‌روند که قادر به بیدار شدن از آن نیستند یا اصلا نمی‌توانند به خواب بروند. قلمرو او – دریمینگ – در غیاب او نابود می‌شود. رودریک برجس با بازی چارلز دنس، مقصر ناپدید شدن دریم از قلمروش است. یک کاوشگر علوم غیبی و تشنه قدرت که در تلاش برای گرفتن دث و به دست آوردن جاودانگی است اما در عوض دریم را احضار می‌کند. برجس از اینکه در صورت رها شدن دریم مجازات شود به شدت می‌ترسد و به همین دلیل برای چندین دهه او را محبوس نگه می‌دارد. معشوق برجس زنی مصمم و باهوش به نام اتل کریپس است که نیام والش جوانی‌های او را در اوایل دهه ۱۹۰۰ و جولی ریچاردسون در زمان حال نقش او را بازی می‌کنند. او همچنین مادر جان دی است که به عنوان دکتر دستینی شناخته می‌شود. دی با بازی دیوید تیولیس مرد دیوانه‌ای در جست‌وجوی حقیقت است که در نهایت یکی از مهم‌ترین عناصر دریم را در اختیار خود می‌گیرد. ابر شروری که با کمک هوش و قدرت خواب خود دستگاه‌های شگفت‌آوری را برای ارتکاب جرم خلق می‌کند.

دریم یک متحد قدیمی به نام لوسین دارد. او کتابدار وفادار دریمینگ است – که در سریال نقش او را ویوین آچامپونگ بازی می‌کند – و سعی می‌کند در زمان غیبت دریم، قلمرو را حفظ کند. هنگامی که مورفئوس موفق به فرار می‌شود، تصمیم می‌گیرد صدمات و ویرانی‌هایی که در غیابش به بار آمده‌اند را جبران کند. در نتیجه، او شروع به بازسازی پادشاهی خود می‌کند و متوجه می‌شود که کارهایی که باید انجام بدهد پیچیده‌تر از آن چیزی هستند که تصورش را می‌کرده است. گوئندولین کریستی نقش لوسیفر فرمانروای جهنم را بازی کرده، در حالی که بوید هالبروک، کورینتیان، کابوسی که از دریمینگ می‌گریزد را به تصویر کشیده است. همچنین بسکار و چادری، به ترتیب نقش شخصیت‌های معروف کتاب مقدس قابیل و هابیل را به عهده دارند که هر دو در دریمینگ زندگی می‌کنند.

دث با بازی کربی هوول باپتیست به عنوان خواهر باهوش‌‌تر، خوب‌تر و بسیار معقول‌تر دریم توصیف شده است. بنظر می‌رسد او خواهری است که ارتباط نزدیک‌تری با دریم دارد. او تنها کسی است که صادقانه می‌تواند حقیقت را به دریم بگوید، خواه او آنچه را که می‌شنود دوست داشته باشد یا نه. در عین حال، دث در کارش عالی عمل می‌کند و برای ارواحی که  هنگام مرگ ملاقاتشان می‌کند در حکم آرامشی ابدی است. دیزایر میسون الکساندر پارک، خواهر/برادر آندروجینی دریم است (نه مذکر و نه مونث یا هر دو)  و پس از آن نوبت به خواهر دوقلوی دریم، دیسپر با بازی دانا پرستون، می‌رسد. احتمالا از روی نام‌هایشان می‌توانید نقش آن‌ها در جهان و شخصیتشان را حدس بزنید. گیمن چند وقت پیش اشاره کرده بود که دیزایر برای دریم یک دردسر است، اما برای یافتن جزئیات بیش‌تر درباره علت آن باید به تماشای سریال بنشینیم.

تام استاریج در سریال مرد شنی

علاوه بر این، در سندمن با شخصیتی به نام جوهانا کنستانتین که از اجداد جان کنستانتین از دی سی کامیکس است روبرو خواهیم شد. این شخصیت که توسط جنا کولمن به تصویر کشیده شده است به دوشکل، یکی در قرن هجدهم و دیگری در زمان حال، در داستان ظاهر می‌شود. شخصیتی که گیمن او را به عنوان کاراکتری سرسخت، زیرک، حیله‌گیر، جن زده و احتمالا محکوم به فنا توصیف می‌کند.

همچنین گروهی از شخصیت‌های دیگر در فصل اول ظاهر می‌شوند که در خط داستانی اصلی سندمن از جلد دوم، خانه عروسک، نقش مهمی به عهده دارند. از جمله می‌توان به رز واکر با بازی کیو را و دوستش لیتا هال با بازی رزان جمال اشاره کرد. رز، زن جوانی است که به دنبال برادر گمشده‌اش می‌گردد و ارتباطی با دریم پیدا می‌کند که هیچکدام از آن‌ها نمی‌توانند از آن فرار کنند. او یک ولینمعت به نام یونیتی کینکید (ساندرا جیمز یانگ) دارد که پس از ۱۰۰ سال خواب با انگیزه‌ یک زندگی لذتبخش تمام و کمال، بیدار می‌شود. همچنین رز یک محافظ فداکار به نام گیلبرت (استیون فرای)‌ نیز دارد که همیشه در کنار او است.

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

fosil