نقد سریال ملکه گدایان | عامه‌پسند هیچکاکی
در فیلیمو شات نگاهی داریم به سریال ملکه گدایان محصول جدید و اختصاصی فیلیمو و انتظاراتی که با توجه به شنیده‌ها و کارنامه عوامل پیرامون آن شکل گرفته است.
وقتی با یک اثر عامه‌پسند طرف هستیم، معیارهای نقد و بررسی نیز باید با ذات و هدف اثر سازگاری داشته باشد؛از این نظر، سریال ملکه گدایان در مقایسه با سریال‌های مشابهی که قبلا در شبکه نمایش خانگی و صداوسیما به نمایش درآمده، شروعی قابل قبول و از جهاتی غافلگیرکننده دارد.
همان‌طور که انتظار می‌رود، ملکه گدایان هم در امتداد آثار قبلی حسین سهیلی‌زاده قرار می‌گیرد که عمده شهرت خود را مدیون ساخت سریال‌های عامه‌پسند تلویزیونی است؛ با این تفاوت که این بار علاوه بر روایت قصه‌ای در بستر ملودرام و همچنین استفاده از مایه‌های اجتماعی و تا حدودی جنایی، روی عناصری از یک تریلر هیچکاکی هم دست گذاشته شده.
می‌شود حدس زد که ملکه گدایان خیلی زود ستارگان باسابقه‌اش را در معرض توجه بیشتر قرار بدهد و چهره‌های جوان، مانند آرمان درویش و شبنم قربانی را به سطح تازه‌ای از شهرت برساند.
نقد سریال می خواهم زنده بمانم
نشست خبری سریال ملکه گدایان
درباره سریال جدید ملکه گدایان | بالای شهر، پایین شهر
همه چیز با الگوی یک درام عاشقانه شروع می‌شود و پیش می‌رود و ناگهان وقوع حادثه، شرایط را تغییر می‌دهد و معمایی بزرگ را برای شخصیت اصلی و مخاطب مطرح می‌کند: آیا قهرمان قصه (حداقل بنا به آنچه که فعلا و در قسمت اول دیده‌ایم)، عقلش را از دست داده و یک راوی غیرقابل اعتماد است؟ آیا عنصری فانتزی در میان است و واقعا زندگی یک نفر تغییر کرده؟ یا اینکه پای نقشه و توطئه در میان است و ماجرا پیچیده‌تر از این حرف‌هاست؟
درباره سریال جدید ملکه گدایان | بالای شهر، پایین شهر
رونمایی از پوستر سریال ملکه گدایان محصول جدید فیلیمو
تا زمانی که سریال بتواند مخاطبش را کنجکاو این معما نگه دارد و به شکلی منطقی تلاش شخصیت اصلی و بیننده برای یافتن جواب را همراه با ایجاد گره‌های تازه پیش ببرد، ملکه گدایان به هدف خودش رسیده و در مقام یک اثر سرگرم‌کننده موفق قرار می‌گیرد؛ به ویژه که تلاش برای طرح معما و خلق موقعیتی پیش‌بینی‌نشده، جنبه‌ای خیالی و اصطلاحا فیکشنال به سریال داده که معمولا با ژانر غالب آثار سینمایی و تلویزیونی ایرانی که همان ملودرام با مایه‌های اجتماعی است، سازگاری ندارد.
اما نباید فراموش کرد که ذاتا با یک اثر عامه‌پسند سروکار داریم که از قضا مخاطب نه چندان پیگیر و حرفه‌ای را نیز هدف قرار داده. از این رو قصه به شکلی روان و سرراست روایت می‌شود و در اجرا نیز استفاده از کلیشه‌ها جنبه‌ای کاربردی پیدا می‌کند. البته با توجه روایت متکی بر معمای سریال، بزرگترین خطر ایجاد تناقض در جنبه‌های مختلف قصه و ارائه اطلاعات و کلک زدن به بیننده برای رد گم کردن است که در صورت وقوع به ضرر کار تمام خواهد شد.
در آستانه انتشار قسمت نخست ملکه گدایان | علاج با صدای روزبه بمانی منتشر شد
شروع پخش سریال های جدید فیلیمو در پاییز و زمستان ۹۹
می‌شود حدس زد که ملکه گدایان خیلی زود ستارگان باسابقه‌اش را در معرض توجه بیشتر قرار بدهد و چهره‌های جوان، مانند آرمان درویش و شبنم قربانی را به سطح تازه‌ای از شهرت برساند. در چنین آثاری، متن حرف اصلی را می‌زند و حضور (الزاما نه کیفیت اجرا) بازیگران نیز برای حفظ همدلی و همراهی مخاطب ضروری است؛ تا زمانی که این دو عنصر کار بکنند، ملکه گدایان روند موفقی را در برقراری ارتباط با بیننده خواهد داشت. تا اینجا که شروع امیدوارکننده‌ای را شاهد بوده‌ایم.
تصویربرداری سریال ملکه گدایان به نیمه رسید | تدوین همزمان با فیلمبرداری
سکانس عاشقانه افرا والبرز با توجه به محدودیت های وقانون وایران که فقط با نگاه چشم ها عشق را نشان میدادن برخی دیالوگ باران کوثری اغراق شده بود میشد باران وزن کم کن مثل عرق سرد عشق فریبا به داریوش نماد زن ستیزی، حقیر بودن زنان بودوقتی فلش بک میزد گذشته زمان ها بهم نمیخورد مثلن خورشید زمستان ۷۰ حالش خراب بود پاییز البرز روبه فرزندی گرفتن ۶۸ افرا فرهاد به شیبر برد وقتی افرا ۸یا ۹ ساله ش نشان میده که گله میکنه چراهمش شیبر پیش ملکه ست ملکه ۱۵ سال زندان خورده
اصلا باران کوثری خوب نیست تو سریال تصنعی بازی میکنه
برخلاف نظراکثر دوستان آرمان درویش اصلا خوب بازی نمیکرد، باران کوثری با این همه سابقه بازیگری خیلی اغراق آمیز بازی میکرد، که البته اینها رو کارگردان مقصره، باران کوثری کارای قبلی رو بهتر بازی کرده، رویا نونهالی عالی بود که البته همیشه عالی بازی میکنه، بازیگرانی که نقشای اصلی نبودن که افتضاح بودن مثل خانومی که موادمخدر رو تست میکرد، دخترایی که تو گروه آریا ساز میزدن، فرهاد….شخصیت پردازی ضعیف بود، خیلی دیالوگ داشت، بخصوص فصل ۲، آخرش هم خوب نبود، بهتر بود ملکه گیر نمی افتاد و خبری هم ازش نمیشد
بازی رویا نونهالی نکته قوت سریاله، عالی بازی میکنه مثل همیشه، متاسفانه باران کوثری بازیش اغراق آمیزه، البته شخصیت پردازی هم مؤثره، شخصیت پردازی خیلی ضعیفه، و کاراکتر ملکه هم بخاطر اینه که خانم نونهالی خودش خیلی روی این کاراکتر کار کرده، سریال ضعیفه و میتونست خیلی بهتر از این باشه، بعضی کاراکترها چندش آوره مثل سارا، عشق فریبا به داریوش اصلا تو فیلم درنیامده، قابل باورم نیست، به نظر میاد کارگردان از یه فیلمی کپی زده که متاسفانه خیلی هم ناموفق بوده
بنظرم سریال خوبیه و نکته ی خیلی جالب اینکه وقتی یکی از قسمتاشو دیدم تصمیم گرفتم فن همیشگی باران خانم باشم
هیچ ماستبندی نمیگه ماست من ترشه.آخه یعنی وی که فیلیمو که نفعش توی دیده شدن فیلمها و سریالهاست بیاد نقد بنویسه. مگه میتونه بد بگه از چشون. یعنی میشه به تماشاچیا بیاد بگه آی ملت نبینید این سریال رو!