فیلم «امیر» میتواند انتخابی متفاوت باشد؛ فیلمی که اجتماع را نه از بیرون آدمهای خشمگین، بلکه از درون انسانهای غمگین روایت میکند.
در سیوششمین جشنواره فیلم فجر تنها سه فیلم اول به نمایش درآمد که یکی از آنها «امیر» بود. فیلمی که واکنشهای متفاوتی را به همراه داشت و سال گذشته نیز به اکران عمومی رسید. انتشار آن در فیلیمو، فرصت مناسبی است تا در فیلیمو شات به این اثر و رویکرد آن در روایت، شخصیتپردازی و تصویرسازی بیشتر بپردازیم.
«امیر»، اولین فیلم بلندِ سینمایی نیما اقلیما، فیلمی به معنای واقعی کلمه، متفاوت است. فیلمی که در تکتک اجزای خود فاصلهای معنادار با سلیقهی عمومی و شکل سینمایی دارد که برای عموم مردم آشنا و قابلپذیرش است. اقلیما کوشیده اثری فرمال بسازد که تمایزی آشکار با انتظار مخاطب دارد. از اینرو هنگام دیدنِ «امیر» متوجه خواهید شد که فیلم قرار نیست مطابق میل شما پیش برود یا به پایانی قابل پیشبینی منتهی شود.
همه چیز درباره سی و نهمین جشنواره فیلم فجر
بازی در بازی؛ درباره شکل فکرشده روایت در فیلمنامه ایده اصلی
امیر (با بازیِ میلاد کیمرام) مردی تنها و افسرده است که مسیحوار بار زندگیِ تمامی اطرافیانش را به دوش میکشد. از دوستش علی (با بازیِ مصطفی قدیری) و همسر سابقش غزل (با بازیِ بهدخت ولیان) بگیرید تا خواهر مریض خودش ریما (با بازیِ سحر دولتشاهی). اما امیر به هیچ وجه قهرمان نیست و در مواجهه با این آدمها رفتاری انفعالی دارد. در واقع به دنبال حل کردن مشکلات آنهاست ولی فعلیتی هم از خودش بروز نمیدهد. با توجه به مشکلاتی نظیر طلاق، حضانت فرزند، بیکاری، مهاجرت و افسردگی که پیرامون شخصیتِ امیر مجالی برای طرح پیدا میکنند، در یک دسته بندی کلی شاید بتوان «امیر» را فیلمی اجتماعی به حساب آورد اما تفاوت در پرداخت روایت باعث میشود فیلم مسیری متفاوت را طی کند. برخلافِ شیوه رایج فیلمهای اجتماعی سینمای ایران که جوی ملتهب دارند و با تعدد شخصیتهای عصبی، که مدام داد میزنند، میکوشند بیننده را تحت تأثیر قرار دهند، «امیر» سکوت را جایگزن فریاد میکند و سکون را به جای آشوب مینشاند.
نقد و بررسی فیلم آشفتگی ساخته فریدون جیرانی
بدین ترتیب در مقام مقایسه، «امیر» بیشتر از اینکه مثل سایر آثارِ اجتماعی (مانند «ابد و یک روز»، «تابستان داغ» یا «بدون تاریخ بدون امضا») به آبی در حال جوش شبیه باشد، به لیوان آب سردی شبیه است که هیچکس عجله یا علاقهای برای خوردن آن ندارد. «امیر» فیلمی عامدانه به شدت کُند، سرد و تلخ است و با سرسختی در برابرِ بروز هیجان و فورانِ عواطف مقاومت میکند. این قراری است که اقلیما از همان ابتدا با بیننده میگذارد و تا انتهای فیلم نیز به آن پایبند باقی میماند. بافت بصری فیلم، رنگبندی صحنهها، قاببندی و طراحی صحنه جملگی در خدمت این تأنی و طمانینه از پیش طراحی شده و به خوبی اجرا شده قرار گرفتهاند. از همان ابتدا میتوان رنگ خاکستری محیط زندگی امیر را تشخیص داد. رنگی که در قرابت با تهرانِ غمبار و آلوده، پیرامون شخصیتهای فیلم تنیده شده است. علاوه بر این اقلیما برایِ نمایش تنهایی و دلزدگی شخصیتها، بخش زیادی از قابهای فیلمش را خالی میگذارد تا شاهد تک افتادگیِ این آدمها در محیط پیرامونشان باشیم؛ انزوایی خودخواسته و سینمایی که در ترکیب با موسیقی پُست راک نوید اربابی و علی اظهری حسوحالی محزون به «امیر» بخشیده است.
نقد و بررسی فیلم برادرم خسرو | جور دیگر باید دید
«امیر» فیلمی افسردهحال و کموبیش ضدقصه است و علاقهای به باج دادن به بینندهاش ندارد؛ تجربهای مینیمال که ممکن است بیننده خو گرفته به فیلمهای حاضر و آماده سینمای ایران را پس بزند. از اینرو اگر از دیدن فیلمهای مشابه هم و تکراری سینمای ایران خسته شدهاید، «امیر» میتواند انتخابی متفاوت برای شما باشد؛ فیلمی که اجتماع را نه از بیرون آدمهای خشمگین، بلکه از درون انسانهای غمگین روایت میکند.
«امیر» اولین تجربه کارگردانی نیما اقلیما و با نقشآفرینی میلاد کیمرام، سحر دولتشاهی، بهدخت ولیان، مصطفی قدیری و… هماکنون بر روی فیلیمو قابل تماشاست.