تلاش برای ساختن فیلم ژانر، جاهطلبانه است و موفقیت در بومی کردن ژانر، حکم دستاورد را دارد. در میان فیلمهای امسال جشنواره، زالاوا چنین مختصاتی را دارد و میتواند به یکی از سورپرایزها تبدیل شود. فیلم زالاوا اولین اثر ارسلان امیری، یک کار غیرمنتظره در جشنواره امسال است.
در سینمای محافظهکار، محدود و تکرارپذیر ایران، تلاش برای بیرون رفتن از این چرخه جسارت و خلاقیت ویژهای میطلبد تا هم دستاندرکاران تولید را به تجربهای تازه راضی کنی و هم تماشاگرانی را که عادت کردهاند به دیدن آثار قابلپیشبینی. در چنین شرایطی تلاش برای ساختن فیلم ژانر، جاهطلبانه است و موفقیت در بومی کردن ژانر حکم دستاورد را دارد. در میان فیلمهای امسال جشنواره، فیلم زالاوا چنین مختصاتی را دارد و میتواند به یکی از سورپرایزها تبدیل شود.
عوامل فیلم سینمایی زالاوا
کارگردان: ارسلان امیری، فیلمنامه: ارسلان امیری، تهمینه بهرام و آیدا پناهنده، تهیهکننده: روحالله و سمیرا برادری، مدیر فیلمبرداری: محمد رسولی، مدیر هنری: محمدرضا شجاعی، تدوین: عماد خدابخش، بازیگران: نوید پورفرج، پوریا رحیمیسام، هدی زینالعابدین، باسط رضایی، شاهو رستمی، فریدون حامدی، صالح کریمی و زاهد زندی.
تیزر فیلم زالاوا
خلاصه داستان فیلم زالاوا ارسلان امیری
ارسلان امیری که در دهه گذشته بهعنوان فیلمنامهنویس مشغول به کار بوده و در نوشتن آثاری چون ناهید، اسرافیل و ویلاییها مشارکت داشته و در همین جشنواره امسال نویسنده دو فیلم دیگر (تی تی و گیجگاه) بوده، در اولین تجربه کارگردانیاش برای ساخت یک فیلم ترسناک پشت دوربین رفته.
زالاوا داستان خود را در دهه ۵۰ و در روستایی دورافتاده از کردستان نقل میکند. ماجرا درباره واقعهای است که مردمان چند نسل قبل تجربهاش کردهاند. ظهور یک موجود ناشناخته در روستا موجب وحشت اهالی میشود و ماموران پاسگاه را برای برقراری امنیت و حل پرونده به میدان میآورد اما تجربه ثابت کرده که با دستبند و اسلحه نمیشود اجّنه را دستگیر کرد!
ترسناک ترین فیلم های جهان که باید ببینید
نقد و بررسی فیلم
با توجه به ملزومات ژانر وحشت، فضاسازی عنصر اصلی زالاوا به حساب میآید که به طرز هوشمندانهای برای رسیدن به تاثیرگذاری مدنظر خود زمان و مکان را به گونهای انتخاب کرده که مقابل منطق حاکم بر دنیای واقعی به تعارض نخورد و مخاطب از دنیای فیلم فاصله نگیرد؛ درست مشابه تجربهای که سال گذشته برادران ارک در اولین فیلم بلندشان پوست داشتند، گرچه آن فیلم بیشتر به دنبال فضایی متفاوت و آمیخته با خرافه و ترسهای ریشهدار در میان مردم عادی بود تا اینکه به دنبال بازآفرینی هراس با کمک قواعد و قراردادهای ژانر باشد.
زالاوا وحشت را با جستوجویی معماگونه همراه کرده و مخاطب نیز مانند شخصیتهای قصه به دنبال یافتن جواب برای شناخت عنصر ناشناخته فیلم است و مهمتر از همه اینکه خودش را بیش از اندازه جدی نمیگیرد و همین احتمالا دلیل اصلی برای برقراری ارتباط با مخاطبان بیشتر است. امیری برای اولین فیلم خود به سراغ کسانی رفته که انگیزه حضور در چنین تجربه متفاوتی با روال معمول سینمای ایران را داشتهاند و تا حدود قابل توجهی هم موفق بوده است. حتی جلوی دوربین هم شاهد ظهور بازیگران مستعدی هستیم که به تازگی شروع به درخشیدن کردهاند و زالاوا میتواند فرصت مناسبی برای نمایش توانایی آنها باشد.
آیا زالاوا میتواند همانقدر که زمینهاش را دارد به فیلمی موفق و موثر در سینمای ایران تبدیل شود؟ همه چیز به این بستگی دارد که در درجه اول سازندگان فیلم چقدر در جنبههای مختلف اجرا درست و حسابشده عمل کرده باشند، بعد هم اینکه باید دید بین یک داستان ظاهرا فانتزی مربوط به پنجاه سال قبل با واقعیت موجود در جامعه امروز نسبتی برقرار شده یا نه.
درباره تجربه بومیسازی ژانر وحشت در فیلم زالاوا
حسین جوانی
فیلم زالاوا اولین فیلم بلند سینمایی ارسلان امیری در مقام کارگردان است که فعالیت سینماییاش را با نوشتن فیلمنامههای ناهید، اسرافیل و ویلاییها آغاز کرده. فیلم زالاوا با معرفی ناحیهای دور افتاده آغاز میشود. پیش از انقلاب است و وسایل ارتباط جمعی هنوز وجود ندارد. استوار (با بازی نوید پورفرج) از جانب ارتش وارد روستا شده تا اسلحه مردم را جمعآوری کند. چرا که آنها از اسلحههایشان برای دفع جن استفاده میکنند و این کار عواقب بسیاری در پی داشته است.
اهالی بیماری پوستی عجیبی دارند و خانم دکتر (با بازی هدی زینالعابدین) مشغول جمعآوری نمونه خون از آنهاست تا علت بیماری را متوجه شود. در چنین شرایطی سروکله جنگیری باتجربه به نام آمردان (با بازی پوریا رحیمی سام) پیدا میشود. استوار جنگیری آمردان را قبول ندارد اما مردم اعتقادی عمیق به آمردان دارند. از همین جا تقابلی آشکار میان این دو به وجود میآید و تا پایان فیلم ادامه پیدا میکند.
فیلم زالاوا بیشتر آنکه فیلمی ترسناک در مورد جن و جن گیری باشد، درامی قدرتمند پیرامون تقابل عقلانیت و خرافات است. استوار و آمردان به عنوان نمایندههای دو شکل از برخورد با خرافات در برابر هم قرار میگیرند و هر یک در مرحلهای از داستان جایگاهی برتر پیدا میکنند تا فیلم به سرانجام تراژیکش برسد. برگ برنده فیلم زالاوا استفاده از فضای بومی برای القاء موقعیت داستانیاش است. اهالی روستا به جن باوری دیرینه دارند و برای آنها مهم نیست واقعاً جنی وجود دارد یا نه؛ آنها میخواهند زندگیشان را بکنند و جان عزیزانشان را حفظ کنند. از اینرو تقابل استوار و آمردان تنها وقتی برای آنها اهمیت دارد که در راستای منافعشان قرار بگیرد نه اثبات یا نفی وجود جن در محل زندگیشان.
بدین ترتیب فیلم به جای اینکه در پی خلق فضای خوفانگیز از طریق تدوین و موسیقی باشد، در پی ایجاد احساساتی واقعی در بیننده است. چرا که جن در زالاوا مثل ویروس عمل میکند و بین آدمها فرقی نمیگذارد. پس همه در معرض خطر هستند و وحشت فیلم به جای اینکه جلوهای بیرونی داشته باشد، وحشتی روانشناختی و درونی است. مجموعهای این عوامل باعث میشوند فیلم زالاوا (برخلاف تجربههای پیشین سینمای ایران در ساخت فیلم ترسناک) نه تنها موجب خنده بیننده نشود بلکه او را با تنهایی و تردید مواجهه با اموری ناشناخته تنها بگذارد.
فیلم زالاوا بازیگرانی کمتر شناختهشده دارد. پورفرج در نقش یک نظامی لج باز و سلطه جو همان امیر مغزهای کوچک زنگزده است که حالا در نقش اصلی ظاهر شده و رحیمی سام در نقش جنگیری مردد و معتقد نیز همان کاظی سریال کرگدن است که باز هم در نقش مکمل خوش میدرخشد. هر دوی آنها انتخابهایی غیرمعمول برای نقشهایی سخت هستند اما به خوبی از پس بازی در نقشی دشوار برآمدهاند.
مهمترین نکته درباره زالاوا رعایت تعادل در لحن و استاندارد در اجراست، در نتیجه حتی اگر در مقایسه با نمونههای مهم و بزرگ ژانر وحشت نتوان فیلم را یک دستاورد قلمداد کرد، با توجه بضاعت سینمای ایران صرف دستیابی به یک اثر شسته و رفته که اصول و قواعد ژانر را درست اجرا میکند، در نوع خودش یک موفقیت به حساب میآید.
نکته قابل توجه دیگری که درباره زالاوا وجود دارد، تم پررنگ برخورد با خرافه است که وقتی در کنار حاشیههای ریز و درشتی قرار بگیرد که طی یک سال گذشته پس از شیوع کرونا از سر گذراندهایم، به فیلم جنبه تأویلی و تفسیری تازهای میبخشد که موجب میشود در نگاه دوباره، دنبال استعارهای از مناسبات امروز جاری در جامعه بگردید.
در مجموع، ارسلان امیری در اولین تجربه کارگردانیاش کاملا قانعکننده ظاهر شده و هرچند فیلمی که ساخته خیلی جاهطلبانه نیست اما تقریبا بدون نقص و لکنت قصهاش را به مقصد میرساند و توانایی و تسلط خود برای رفتن به سراغ گامهای بعدی را نشان میدهد.