نقد و بررسی بازی بچگانه ۲۰۱۹ ؛ ماجراجویی خون‌بار عروسک قاتل

کارن، پس از نقل مکان به شهری جدید و برای عوض کردن روحیه پسرش اندی، یک عروسک به او هدیه می‌دهد.

کارن (با بازی اوبری پلازا)، پس از نقل مکان به شهری جدید و برای عوض کردن روحیه پسرش اندی (با بازی گابریل بیتمن) یک عروسک به او هدیه می‌دهد. کارن نمی‌داند که این اسباب‌بازی، توسط یک جنایتکار روانی برنامه‌ریزی شده است؛ زمان زیادی نمی‌گذرد تا عروسک که حالا چاکی نام دارد، بُعد تاریک و شرورش را نشان ‌دهد… برای بررسی بازی بچگانه ۲۰۱۹ با فیلیمو شات همراه باشید.

علاقه شدید هالیوود به ساخت پروژه‌هایی با محوریت بازسازی داستان یک عروسک قدیمی که با ماجراهایی جدید بازمی‌گردند، از اولین فیلم بازی بچگانه (محصول سال ۱۹۸۸) شروع شد. نسخه اولیه‌ای که از این داستان توسط تام هلند ساخته شد، فیلمی دلهره‌آور و درعین‌حال سرگرم‌کننده بود؛ قهرمان قاتل آن «چاکی»، آن‌قدر خوب و جدی ظاهر شد که کار به ساخت دنباله‌های بی‌پایانی بر این داستان کشید.

در بررسی بازی بچگانه ۲۰۱۹ که توسط لارس کلوبرگ و با فیلم‌نامه‌ای از تایلر برتون اسمیت بازسازی شده است، خیلی زود متوجه خواهیم شد که تکیه این اثر بر شهرت و کیفیت نسخه‌های پیشین است و نمایشی چشم‌گیر نیست؛ فیلم در نیمه اولش، روی مرزی باریک میان ژانر کمدی و ژانر ترسناک سرگردان است و این وضعیت به لطف دیالوگ‌هایی ایجاد می‌شود که از زبان کارن می‌شنویم؛‌ مادر قهرمان داستان، ‌اندی، که ناخواسته باعث شروع تمام ماجرا‌ها می‌شود. سپس چاکی (با صداپیشگی مارک همیل) وارد ماجرا می‌شود، خوی شیطانی‌اش بر همه‌چیز سایه می‌افکند و درحالی‌که ماجرا‌ها و قتل‌هایی را رقم می‌زند، کمبود ایده و بودجه فیلم آشکار می‌شود؛ بسیاری از قتل‌هایی که در فیلم اتفاق می‌افتند، با کلوزآپ مردمی که جیغ می‌کشند و تکه‌های بدن‌های پاره‌پاره و خون‌ریزی شدید نشان داده می‌شود که بیش از هر چیز شبیه تلاشی برای راضی نگه‌داشتن طرفداران فیلم‌های خشن است تا ضرورت‌هایی برای پیشبُرد داستان.


ترسناک ترین فیلم های جهان که باید ببینید


این‌که تمام کاراکترهای یک فیلم دوست‌داشتنی نباشند و قهرمان داستان (اندی) هم شخصیتی کاملا نفرت‌انگیز داشته باشد، باعث نمی‌شود که فیلمی جذاب به نظر برسد. مارک همیل، به‌عنوان صداپیشه ستاره این فیلم (چاکی)، حرفه‌ای است اما با توجه به دیالوگ‌های کسل‌کننده‌اش، او را در تلاش برای یک نمایش قابل‌قبول ناکام می‌گذارند. ظاهر عروسک، برای نقشی که بر عهده دارد، نامناسب است؛ در نگاه اول، ملیح به نظر می‌رسد اما وقتی به‌ضرورت داستان لازم است که ترس ایجاد کند، چهره چاکی هیچ کمکی به فضاسازی نمی‌کند.

در بررسی بازی بچگانه ۲۰۱۹ درمی‌یابیم که اصلی‌ترین مشکل فیلم، ناتوانایی‌اش در به تصویر کشیدن چاکی به‌عنوان یک ربات-عروسک برنامه‌ریزی‌شده است. حذف وجه ماورایی این عروسک، که از اولین فیلم همراه او و عامل تمام کار‌هایش بود، تصمیمی خوب و قابلیت جدید چاکی برای اتصال به وسایل الکترونیکی هم جالب و هیجان‌انگیز است؛ اما فیلم در نمایش و اجرای این ایده‌ها موفق نیست و از آن‌ها نتیجه مطلوبی نمی‌گیرد. از همه این‌ها بدتر، انسان‌های حاضر در این فیلم هستند که هرگز به ذهنشان خطور نمی‌کند که پس از اولین خرابکاری چاکی، باتری‌‌های آن را دربیاورند و جلوی اتفاقات بعدی را بگیرند.

ساختن فیلمی که در آن یک عروسکی شرور قاتل به‌تنهایی تعداد زیادی کاراکتر را بکشد، کار سختی نیست؛‌ حتی می‌توان آن را به‌نوعی «بازی کودکانه» تشبیه کرد اما بررسی بازی بچگانه ۲۰۱۹ نشان می‌دهد که سازندگان در رسیدن به این هدف هم ناکام مانده‌اند.


منبع: Empire Online

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

fosil