نقد و بررسی فیلم هنر مسابقه در باران | سگی که ارزش‌های قدیمی را با زبانی نو آموزش می‌دهد

فیلم «هنر مسابقه در باران»، اثری غم‌انگیز است که قهرمان چهارپا و پرموی آن، درس‌های اساسی زندگی را به شما می‌آموزد.

جدیدترین اثر از مجموعه فیلم‌هایی که حیوانات سخنگو در آن حضور دارند، فیلمی غم‌انگیز است که قهرمان چهارپا و پرموی آن، درس‌های اساسی زندگی را به شما می‌آموزد. در نقد و بررسی فیلم هنر مسابقه در باران با فیلیمو شات همراه باشید.


گارت اشتاین، نویسنده کتاب «هنر مسابقه در باران»، یکی از کارمندان خود را اخراج کرد، چراکه ایده خلق یک رمان از دیدگاه یک سگ را رد کرده بود. این رمان، در سال ۲۰۰۸ به مدت ۱۵۶ هفته در فهرست پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک‌تایمز قرار داشت. رمان موفق اشتاین به فیلم هنر مسابقه در باران تبدیل شده است؛ با همان عنوان و همان دیدگاه.
بدون شک، افرادی وجود خواهند داشت که با نظر کارمند اشتاین درباره داستان‌های سگ سخنگو موافق باشند؛ اما کسانی که به سگ علاقه‌مند هستند، مطمئناً میل بیشتری برای تماشای نسخه سینمایی کتاب هنر مسابقه دادن در باران دارند. کوین کاستنر (که مشهورترین بازیگر فیلم است) صداپیشگی یک سگ را بر عهده دارد: انزو، سگی است که آرزو دارد به انسان تبدیل شود.

هنر مسابقه در باران

فیلم هنر مسابقه در باران، مضمونی غم‌انگیز دارد اما این موضوع احتمالاً تاثیری بر فروش فیلم نخواهد داشت. فیلم «مارلی و من»، داستانی مشابه داشت و از یک رمان پرفروش اقتباس شده بود، بااین‌حال به فروش جهانی۲۵۰ میلیون دلاری رسید. فیلم‌هایی همچون «هدف یک سگ»، «بنجی»، «بتهوون»، «بانو و ولگرد»، «یلر پیر» و «جزیره سگ‌ها» هم در گیشه، موفق عمل کرده‌اند.


نقد و بررسی فیلم ناپدیدشده | داستانی تکراری با روایتی جدید


مخاطبان فیلم «هنر مسابقه در باران»، خود را می‌شناسند: طرفداران حیوانات که با دیدن تمایلات انسانی یک سگ به وجد می‌آیند. لحظه‌ای که یک راننده فرمول یک اهل سیاتل به نام دنی سوئیفت (با نقش‌آفرینی میلو ونتیمیگلیا) به چشمان یک توله‌سگ نگاه می‌کند و او را انزو (اشاره به انزو فراری، بنیان‌گذار شرکت ایتالیایی فراری) می‌نامد، نقطه عطف داستان محسوب می‌شود. این انزو است که فیلم را روایت می‌کند، اما صدای او را فقط مخاطب می‌شنود؛ خوشبختانه، کاستنر به‌ندرت در بروز احساسات اغراق می‌کند و همین موضوع باعث می‌شود که تماشاگر با کاراکتر انزو همراه شود.

درک درس‌های زندگی ارائه‌شده در فیلم دشوار است. خوشبختانه، ونتیمیگلیا (که برای بازی در نقش جک پیرسون در سریال «این ما هستیم» برای سومین بار نامزد دریافت جایزه امی شده است.) صداقت و شوخ‌طبعی نقش دنی را به خوبی اجرا می‌کند. زمانی که انزو درگیر پیچ‌وتاب‌های داستانی فیلمنامه مارک بامبک (نویسنده فیلم‌هایی همچون «ولورین» و «پادشاه نامشروع») می‌شود، مهارت ونتیمیگلیا، گره‌های روایی داستان را باز می‌کنند.

زمانی که سایمون کورتیس، کارگردان فیلم «هنر مسابقه در باران» و سازنده آثاری همچون «هفته‌ای که با مریلین گذراندم» و «خداحافظ کریستوفر رابین»، سعی دارد از کلیشه‌ها دوری کند، بازی میلو ونتیمیگلیا به کمک او می‌آید. ما این موضوع را زمانی شاهد هستیم که انزو برای دریافت محبت از سوی دنی، با دیگر شخصیت‌های داستان همچون ایو (با نقش‌آفرینی فوق‌العاده آماندا سیفرید)، در نقش همسر دنی و همچنین دختر آنها زوئی (با نقش‌آفرینی رایان کیرا آرمسترانگ) رقابت می‌کند. همچنین هنگامی‌که چالش‌های داستان آغاز می‌شوند و دنی باید برای احقاق حقوق خود در دادگاه با والدین ایو (با بازی مارتین دونوان و کتی بیکر) که رفتاری آزاردهنده دارند مبارزه کند، مهارت‌های یازیگری میلو ونتیمیگلیا را می‌بینیم.


نگاهی به فیلم آرتور و مرلین: شوالیه‌های کملوت


نقد هنر مسابقه در باران

زمانی که روایت داستان از ریتم می‌افتد، انزو برای نجات وارد می‌شود. از آنجا که فیلم «هنر مسابقه در باران» یک دهه از عمر شخصیت‌ها را به تصویر می‌کشد، دو سگ نقش انزو را در ۲ و ۹ سالگی ایفا می‌کنند؛ هردو این سگ‌ها، از یک خانواده انتخاب شده‌اند. نکته جالب‌توجه دیگر، صداقت عاطفی ونتیمیگلیا است که کمک زیادی به فیلم می‌کند؛ اگرچه داستان، گاهی اوقات به خوبی پیش نمی‌رود.

انزو با توجه دقیق به رفتار دنی، دنیا را می‌شناسد: هنگامی‌که در پیست مسابقه رانندگی می‌کند، زمانی که در خانه ویدئوهای مسابقات مهم را تماشا می‌کند، یا زمانی که یک مستند در مورد مغولستان می‌بیند. انزو آرزو دارد که در آخرین روزهای قبل از تبدیل‌شدنش به انسان، زندگی خود را در دشت‌های مغولستان بگذراند.

احساسات واقعی انزو زمانی به تصویر کشیده می‌شوند که دنی او را اطراف پیست مسابقه برده و باد از میان موهایش عبور می‌کند. انزو، با تماشای دنی متوجه می‌شود که مسابقه دادن می‌تواند درس‌هایی در مورد دشواری زندگی، صبر و تمرین به او بیاموزد. این درس‌ها، اگرچه بیش‌ازحد احساسی و قدیمی به نظر می‌رسند اما هنوز هم ارزشمند هستند. اگر جزو افرادی هستید که از سگ‌ها متنفرند و مایل‌اند داستان ترسناک استفن کینگ با عنوان «کوجو» را ببینند که در مورد یک سگ هار و وحشی است، پیام این فیلم درباره مبارزه با تعصبات، برایتان جالب نخواهد بود.


منبع: Rolling Stone

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

fosil