بررسی فیلم اولین اصلاح شده ؛ فریبِ کشیش شریدر
فیلم «اولین اصلاح شده»، داستان کشیشی را روایت میکند که در حال نوشتن خاطرات شخصیاش است.
فیلم «اولین اصلاح شده» یا «اولین پروتستان»، داستان کشیشی را روایت میکند که همچون کشیشِ فیلمِ «خاطراتِ کشیش روستا» ساخته برسون، در حال نوشتن خاطرات شخصیاش است. گرچه شریدر میکوشد که فیلمهایش یادآور برسون باشند، اما این فیلمها، به جز وام گرفتن ایدههایی از او، ربط چندانی به دنیا و فیلمهای برسون پیدا نمیکنند. کارگردانیِ شریدر، بسیار متاثر از اسکورسیزی است و ایدههای فیلمنامهاش کهنه و دِمُده هستند؛ همانطور که مضامین فیلمهایش نیز مضامینی نخنما و فرسودهاند.
کشیش تالر، که معتاد به مصرف الکل است، اخیرا دچار بیماری سختی شده است. تالر با زوجی آشنا میشود که از فعالان محیطزیست هستند و در آستانه به دنیا آوردن یک بچهاند. مایکل، شوهر مری، بهشدت از همهچیز ناامید شده است و قصد دارد مانع به دنیا آمدن بچه شود. مری نیز به همین خاطر نزد کشیش تالر آمده است تا از او کمک بخواهد. تالر و مایکل یکی دو بار با یکدیگر صحبت میکنند، اما گویی بیش از آن که کشیش بتواند بر مایکل تاثیر بگذارد، مایکل او را تحت تاثیر قرار میدهد.
نقد و بررسی فیلم فرار کن | تبدیل محدودیت به موقعیت
فیلم اولین اصلاح شده ، درصدد هشدار دادن در مورد آسیبهایی است که به زمین و محیطزیست وارد میشود و با فازی روشنفکرانه در پی جلب کردن توجه بیننده به آسیبهای محیط زیستی است و این آسیبها را بزرگترین گناه بشر تلقی میکند؛ اما این درواقع، اصیلترین شکل فریبکاری است: چراکه شریدر همچون یک کشیش میکوشد همانند همیشه، جنایات دین و کلیسا را نادیده بگیرد و باز هم همچون گذشته، پیشدستی کرده و دین را پشتیبان انسانیت نشان دهد. اما حقیقت اینجاست که واقعیت چیزی جز این، بوده و هست.
مسئله حمایت از محیطزیست، چنانکه به نظر میرسد، ممکن است تازهترین فریب صاحبان قدرت و سرمایه باشد. اساسا صاحبان قدرت به همان اندازه که مایل به حفظ دین، تولیدمثل، مرزها، حکومتها و دولتها هستند، به همان مقدار هم نیاز دارند تا محیطزیست حفظ شود؛ وگرنه همهچیز به هم خواهد ریخت و شکل جوامع بهزودی تغییر خواهد کرد. و مشخص نیست در این تغییراتِ غیرقابل پیشبینی، چرخش قدرت چگونه خواهد بود.
اما هنگامیکه صحبت از «محیطزیست» میشود، در آغاز باید پرسید که «محیطزیست چه کسی؟»؛ پاسخ روشن است. هنگامیکه انسانها از محیطزیست صحبت میکنند، و در پی حمایت از آن هستند، همواره مقصودشان «محیطزیست انسان» است. این اندیشه نیز ریشه در «خودمحورپنداری»ِ انسان دارد؛ موجودی که ازنظر طبیعت و کرهی زمین، شاید نفرتانگیزترین و مزاحمترین موجود باشد، و اساسا تمام عناصر زمین تصمیم به نابودی آن گرفته باشند.