شاید از الان نتوان درباره فیلم های سینمایی در ۱۰ سال آینده صحبت کرد؛ اما سینما تغییرات زیادی کرده و سرویسهای اینترنتی فصل جدیدی را شروع کردهاند.
درحالیکه فیلمهای کوچک در حال تقلا زدن هستند و حتی عناوین مشهور هم در باکس آفیس به مشکل میخورند، استودیوهای بزرگ دارند یکدیگر را میخورند. اینجاست این سوال پیش میآید که فیلم های سینمایی در ۱۰ سال آینده به چه صورت درمیآیند؟ نتفلیکس در حال ایجاد انقلاب در نحوه تماشا کردن فیلم است. درحالیکه سرویسهای پخش آنلاین بزرگی از اپل، دیزنی، وارنر برادرز و استودیوهای بزرگ دیگر هم بهزودی از راه میرسند. با این وضعیت تمام جنبههای صنعت فیلم و سینما (از تنوع داستانگویان تا اسپویلهای فصل اسکار) دارد زیر سوال میرود.
جیسون بلوم تهیه کننده به تازگی گفته:
اما زمانی که گردوخاک بنشیند، فیلم های سینمایی در ۱۰ سال آینده به چه شکل خواهند بود؟ برای فهمیدن این موضوع، یک مخزن تفکر مجازی از شخصیتهای بزرگ هالیوود جمعآوری شده و پیام آنها به صنعت سینما واضح بود. آنها گفتند:
۲۴ شخصیت بزرگ هالیوود به آینده نگاه میاندازند و در مورد موضوعات مختلفی اظهار نظر میکنند. افرادی مانند: ایوا دوورنی (در مورد مخاطبان)، جیسون بلوم (در مورد تهیه کنندگی)، اکتاویا اسپنسر (در مورد بازیگری)، کمیل نانجیانی (در مورد کمدی)، لنا ویث (در مورد فیلمسازان سیاهپوست)، جی.جی آبرامز (در مورد بلاکباسترها)، جان ام. چو (در مورد تنوع)، جسیکا چستین (در مورد دراماها)، الیزابت بنکس (در مورد فیلمسازان مونث)، بری جنکینز (در مورد اسکار) و جو روسو و آنتونی روسو (در مورد روایتهای دو ساعتی) فیلم های سینمایی در ۱۰ سال آینده صحبت میکنند.
در آینده صنعت فیلم به جز بلاکباسترها برای چیز دیگری هم آیندهای وجود دارد؟
جی. جی. آبرامز
کارگردان، فیلم پیش رو «جنگ ستارگان: خیزش اسکایواکر»
خیلی وقت بود که مردم میگفتند کسبوکار در حال تغییر است، اما این موضوع دیگر غیرقابلانکار است. تغییر شروع شده است.
جیسون بلوم
تهیه کننده، «برو بیرون» و «ویپلش»
هرگز در هالیوود به اندازهی ۱۲ ماه گذشته اضطراب را حس نکرده بودم و این هر روز در حال افزایش است. آینده مشخص نیست، زیرا تغییر دارد به شکلی فوقالعاده دراماتیک رخ میدهد.
جو روسو
کارگردان، «انتقامجویان: آخر بازی»
به قدری گزینه برای تماشا دارید که برای ترک منزل باید نیازی داشته باشید. چه چیزی قرار است شما را وادار به این کار کند؟
آنتونی روسو
کارگردان، «انتقامجویان: پایان بازی»
تعداد فیلمهای پخش شده در سال گذشته نسبت به سال ۲۰۰۹ که آواتار پخش شد، ۳۵۰ تا بیشتر بود. اتفاق مشابهی در تلویزیون هم افتاده است. قبلا همه چیز کمتر بود، ستارگان سینما هم کمتر بودند و زمانی که تعداد چیزی اینقدر زیاد بشود با کمبود منابع مواجه میشوید.
جی.جی. آبرامز
زمانی که فیلمی به سرگرمکنندگی و خوش ساختی «بوک اسمارت» که بازخوردهای خوبی هم داشت، مطابق انتظارات عمل نمیکند (این کمدی با وجود نقدهای مثبتی که داشت در باکس آفیس ضعیفتر از انتظارات عمل کرد)، دیگر باید متوجه شوید که جنگ داروینی معمول برای بقا دیگر کاملا یک طرفه شده است. همه میخواهند بفهمند که چطور باید از فیلمهای کوچکتری که به صورت عظیم عرضه نمیشوند محافظت کنیم. آنها میتوانند در سینماها وجود داشته باشند؟
کمیل نانجیانی
بازیگر و دستیار نویسنده، «بیمار بزرگ»
جایی مطلبی را خواندم که یک نفر به صورت متوسط سالیانه چهار مرتبه به سینما میرود و یک سری فیلمهای بزرگ میآیند و تقریبا کل سال را از آن خود میکنند. مخصوصا وقتی به بازار کمدی نگاه میکنید میبینید که در چند سال اخیر در باکس آفیس شرایط دشواری داشتهاند. به نظر من این موضوع بهخاطر این است که احساس میشود فقط یک سری فیلمهای خاص شایستهی تماشا کردن در سینما هستند.
جردن هورویتز
تهیه کننده، «لالالند» و «رنگ سریع»
درمورد تجربه تماشاخانهای سنتی، مخصوصا برای فیلمهای مستقل، خوشبین نیستم.
جو روسو
وقتی درمورد ساخت فیلمهای شخصیت محوری مانند «چری» (برادران روسو بعد از چهار فیلم مارول قرار است این فیلم دراما با بودجه متوسط را کارگردانی کنند) صحبت کنید، حتی ما هم با گذر ماهها، نه گذر سالها، متوجه میشویم که وضعیت همینطور دارد دشوارتر میشود. این بازار دشواری است، حتی برای مایی که از «آخر بازی» گذر کردهایم تا یک فیلم تاریکتر و شخصیتمحور بسازیم. حتی دو سال قبل هم وضعیت بازار این گونه نبود.
جی.جی. آبرامز
باید راهی پیدا کنیم تا مردم را برای فیلمهایی به غیر از فیلمهای رویدادی عظیم به سالن سینما بکشانیم. البته نه این که وضعیت همانها هم عالی باشد!
مایکل بارکر
نایب رییس سونی پیکچرز
به نظر من زنگ اعلام مرگی در کار نیست، به نظرم این زنگ بیدارباش است.
تام راثمن
رییس سونی پیکچرز
لغتی که اینجا از آن استفاده میکنیم «سینمایی بودن» است. کدام فیلم قرار است مردم را وادار کند که برای تماشایش به سینما بروند؟ باید چیزی در وجود آن باشد که آن کیفیت سینمایی بودن را به آن بدهد و این مسئله برای هر فیلمی صادق است. چه یک فیلم ترسناک با بودجه کم باشد، چه یک فیلم رویدادی عظیم یا یک درامای ارجینال با بودجه متوسط.
نانسی یوتلی
نایب رییس فاکس سرچلایت
ما باید در انتخاب سختگیرتر باشیم چرا که اگر مخاطب اینطور برداشت کند که یک فیلم مشابه چیزی است که در سرویس پخش آنلاین یا شبکه کابلی دیده است، شاید برای او کیفیت نمایشی را نداشته باشد.
ایمی پاسکال
تهیه کننده، «مرد عنکبوتی: دور از خانه»، رییس سابق سونی پیکچرز
اصلا نمیخواهم با گفتن حرفهایی مانند «این را نمیتوانیم در سینما قرار دهیم، چون کسی برای دیدن آن نمیرود» برای خود قانون نویسی کنیم. اگر این کار را کنیم بنابراین این اتفاق میافتد و با پیشبینی کردن فقط آن نتیجه را به خود تحمیل میکنیم.
آیا عرضه سینمایی هنوز هم اهمیت دارد؟
پال فیگ
کارگردان، «ساقدوشها» و «یک لطف ساده»
صادقانه بگویم، گاهی اوقات با خود میگویم خدایا، ما باید «یک لطف ساده» را به صورت آنلاین پخش میکردیم (این فیلم که ۵۳ میلیون دلار فروش داخلی داشت باعث از بین رفتن زنجیره فروش بالای ۱۰۰ میلیون دلاری فیلمهای فیگ شد)، زیرا این از آن دسته فیلمهایی است که زمانی که آماده خوش گذراندن هستید مایل به تماشای آن هستید، اما آیا واقعا از آن دسته فیلمهایی است که برای تماشایش با عجله به سینما بروید، خودروی خود را پارک کنید و کیف پول خود را در بیاورید؟
جردن هوروویتس
در حال حاضر در «رنگ سریع» با این موضوع درگیر هستم (فیلمی به کارگردانی جولیا هارت، همسر او)، چرا که برای یافتن روش پخش صحیح آن دردسر زیادی داشتیم و در نهایت تصمیم گرفتیم در سینما پخش شود، البته کاش میتوانستم کاری کنم که فیلم خیلی سریعتر از این در اختیار مردم قرار بگیرد. به نظر من پنج سال بعد، شرایط بسیار تغییر کرده است. چنین فیلمی یا توسط یکی از سرویسهای پخش آنلاین ساخته میشود یا به یکی از آنها فروخته میشود.
جیسون بلوم
«ویپلش» در گیشه یک فاجعه بود! یک فاجعه! دلم میخواست دانشآموزان و کودکان آن فیلم را ببینند و آنها هم بالاخره آن را در تلویزیون دیدند؛ اما برای تماشای آن به سالن سینما نیامدند. افرادی که برای تماشای «ویپلش» پول دادند مانند من بودند: خیلی پیر (او ۵۰ ساله است). در شرایط برابر، آیا تجربهی تماشای «ویپلش» در سالن سینما را ترجیح میدهم؟ قطعا. اما تجربه رانندگی بدون ترافیک در لس آنجلس را هم دوست دارم و این هم مانند قبلی واقعگرایانه نیست.
اکتاویا اسپنسر
این چیزیست که اصلا آن را نمیخواهم و کاملا درمورد آن صادق هستم: نمیخواهم مردم فیلمهای خود را اول در سالن سینما نبینند. دوست دارم فیلمها اول در سینما نمایش داده شوند و سپس به سرویسهای پخش آنلاین بروند. من تا این حد وفادار هستم. فیلم های سینمایی در ۱۰ سال آینده اما به احتمال زیاد خیلی تغییر میکنند.
تام راثمن
مدیرعامل سونی پیکچرز
در دنیایی که همه چیز بر اساس تقاضاست، به نظر من این چیزی است که فیلمها را خاص میکند. دقیقا بهخاطر دشوارتر بودنش است که انتخاب واضحتری برای اوقات فراغت به حساب میآید. به عنوان مثال شما نمیتوانید «روزی روزگاری در هالیوود» را هم اکنون روی موبایل خود تماشا کنید. اگر میخواهید لئو و برد را در کنار هم ببینید که بزرگترین زوج ستاره از زمان بوتچ و ساندنس هستند، باید یک پرستار برای نگهداری از کودکان خود استخدام کنید. فیلم های سینمایی در ۱۰ سال آینده با ستارههای مردم را به سینما میکشانند.
جان ام. چو
کارگردان «آسیاییهای پولدار دیوانه» و «در ارتفاعات»
اگر دو سال قبل از من میپرسیدید که فیلم های سینمایی در ۱۰ سال آینده کجا خواهند بود، شاید پاسخ متفاوتی میدادم. اما بعد از چیزی که با «آسیاییهای پولدار دیوانه» تجربه کردم و میزان حضور مخاطبان را دیدم، به نظرم ایده رفتن به سینما احیاء شده است. این جنبه اجتماعی شریک شدن در یک فیلم با دوستان، غریبهها و خانواده بخشی قوی از سنت ماست. وگرنه موفقیتی که کسب کردیم به هیچ وجه ممکن نبود.
لنا ویث
نویسنده-تهیه کننده، «ملکه و لاغر»
میدانم بعضی از افراد از پس مخارج تماشای فیلمهای بزرگ برنمیآیند. بعضیها هم در شهرهای کوچکی زندگی میکنند که سینمای آنجا فیلم «نور ماه» یا «تشریح زیبایی او» را نمایش نمیدهند.
بری جنکینز
کارگردان «نور ماه» و «اگر خیابان بیل حرف میزد»
همان گونه که شبکههای مجازی تقریبی از تجربه حضور در یک جمع هستند، به نظرم طرز فعلی تماشای این چیزها (چه روی تلویزیون یا لپتاپ یا گوشی) هم تقریبی از روش اصلی و قدیمی تماشای آنهاست. این ماجرا تلخ و شیرین است. پنج سال قبل نمیتوانستید لپتاپ خود را روشن کنید و به راحتی فیلمهای کلیر دنیس را پیدا کنید. حالا میتوانید که اتفاقا خیلی هم فوقالعاده و برای دنیا بهتر است. اما معایبی هم دارد.
پال فیگ
در فیلم «لارنس عربستان»، یکی از بهترین صحنههای تمام دوران وقتی است که او به عنوان نقطهای کوچک سوار بر شتر در چشمانداز وسیع ظاهر میشود. گاهی اوقات دوست دارید چنین صحنهی جالبی را کار کنید اما با خود میگویید، «وقتی مردم این را روی گوشی خود تماشا کنند، چیزی نمیبینند». این تفکر وحشتناکی است، اما باید آن را در ذهن خود نگه دارید. حتی زمانی که یک صحنه داخلی مانند تایپ کردن با کامپیوتر را میگیریم، با خود میگویم «باید آن را بزرگتر کنی، زیرا وقتی کسی آن را روی گوشی تماشا کند، نمیتواند آن را بخواند.»
ایوا دوورنی
عرضه سینمایی یک مزیت دارد که من آن را تجربه کردهام. آن را دیدهام و میدانم آن چیست. به ارمغان آوردن غرور زیاد. سیستم به من گفته که این چیزی است که اهمیت دارد؛ اما سپس میبینید که مردم فیلمهای شما را تماشا نمیکنند. به عنوان مثال تعداد افرادی که «سلما» ، فیلمی درمورد دکتر مارتین لوتر کینگ، را دیدهاند، بشمارید. از طرفی بیش از یک پنجم مردم «۱۳ام» (مستند نتفلیکسی او) که درمورد مجتمع زندان/صنعتی است را دیدهاند. اگر من این داستانها را تعریف میکنم تا به گوش مخاطبان زیادی برسد، بنابراین هیچ چیز دیگری اهمیت ندارد.
اگر سینماها و نمایشخانهها محو شوند، عصر سرویسهای پخش آنلاین چه شکلی خواهد بود؟
الیزابت بنکس
بازیگر، کارگردان فیلم «فرشتگان چارلی»
برای کسی مثل من که در کمدیهای رومانیتک بزرگ شده است، تماشای بازگشت آنها روی سرویسهای پخش آنلاین بسیار خوشحال کننده بوده است. مردم اینجور چیزهایی که استودیوها دیگر به آنها نمیدهند را دوست دارند و سرویسهای پخش آنلاین هم از این فرصت استفاده کردند. بنابراین این یک نمونه است که سرویسهای پخش آنلاین چگونه میتوانند این گونه فیلمهای میانرده را تولید کنند که استودیوهای بزرگ علاقهای به عرضهی سینمایی آنها ندارند.
جنیفر سالک
رییس استودیو آمازون
فرصتی بزرگ برای انواع دیگر فیلمها فراهم شده است. فیلمهایی مانند آن فیلمهای شبانهای که در کسب و کار سینما کنار گذاشته شدند.
جسیکا چستین
شاهد این بودهام که خیلی از فیلمسازان مونث در نتفلیکس و آمازون فرصتهای زیادی به دست آوردهاند. این افراد موفق نشده بودند وارد سیستم استودیویی شوند. بنابراین بابت شکل جدیدی که صنعت ما دارد پیدا میکند، خیلی خیلی خوشحال هستم.
اسکات استیوبر
رییس بخش فیلم نتفلیکس
به نظر من کلید ماجرا در این است که متوجه شوید یک طیف مخاطب جهانی عظیم وجود دارد و سلیقه تمام ساکنان لسآنجلس و نیویورک لزوما مانند سلیقه تمام ساکنان فرانسه یا آفریقای جنوبی نیست.
تام راثمن
با وجود سرویسهای پخش آنلاین، مسئله تفاوت بین استراتژی نابودسازی و استراتژی ارزیابی است. ما در سونی در سال فقط ۲۰ فیلم میسازیم و تکتک آن فیلمها باید تاثیر فرهنگی عمیقی داشته باشند. واقعا دشوار است که هم حجم کاری زیادی داشته باشید هم تاثیر فرهنگی زیادی بگذارید. تاکنون چنین کاری انجام نشده است.
کمیل نانجیانی
این خیلی بدبینانه است، اما به نظرم استاندارد کیفیتی افرادی که در خانه چیزی را تماشا میکنند، مشابه نیست. اگر برای تماشای «انتقام جویان» به سینما بروید، بهتر است عالی باشد، اما اگر قرار است در خانه چیزی را تماشا کنید، آنقدر هم اهمیت ندارد. نمیخواهم خیلی از نتفلیکس بد بگویم زیرا آنها چیزهای شگفت انگیزی میسازند و به افرادی فرصت میدهند که ۱۰ سال پیش هیچ فرصتی در اختیار نداشتند؛ اما به نظرم نتفلیکس به عنوان مثال به جای یک محصول که مردم واقعا عاشق آن باشند، پنج محصول دارد که مردم نسبتا دوست دارند.
استفان گیلولا
نایب رییس فاکس سرچلایت
«نمره انگلیسی» بو برنهم، «اتاق» لنی آبراهامسون یا «نور ماه» بری جنکینز را در نظر بگیرید. به نظرم اگر این فیلمها در سرویس پخش آنلاین عرضه میشدند هرگز مخاطب گستردهای پیدا نمیکردند، زیرا نه ستاره و نه کارگردان سرشناسی نداشتند که توجهات را به سمت آنها جلب کند. به نظر من هنوز هم جشنوارهها و سالنهای سینما نقشی حیاتی در دادن زمان به این فیلمها برای کشف شدن دارند و فیلم های سینمایی در ۱۰ سال آینده هم به همین صورت خواهند بود.
جنیفر سالک
اگر لازم باشد میتوانیم به سراغ عرضه سینمایی برویم، اما هدف همه با محوریت مخاطب است و آنها نمیخواهند سه ماه یا بیشتر منتظر سینما بمانند.
جیسون بلوم
به نظرم فیلمهایی که این پنجره را به دست میآورند (میزان زمانی که یک فیلم قبل از عرضه در بازار در سینما میماند) قرار است از قبل هم کمتر شوند. نه تنها قرار است فیلمهایی که بودجه متوسط دارند بروند، بلکه به نظرم بیشتر دراماها هم دیگر پنجره نمایش سینمایی سنتی را نخواهند داشت.
جردن هوروویتس
به نظر من فیلمهای مستقل یا به صورت محدود در سینما پخش میشوند یا اصلا پخش نمیشوند. در حالی که سرویسهای پخش آنلاین بیشتری در حال ظهور هستند، به نظرم به زودی شاهد این خواهیم بود که جشنوارهها به تجربه سینمایی برای بسیاری از این فیلمهای این چنینی تبدیل خواهند شد. فیلمها در ساندنس یا تورنتو روی پرده خواهند رفت و سپس همان هفته یا هفته بعد به صورت آنلاین پخش میشوند.
آیا عصر پخش آنلاین باعث میشود درمورد اسکار تجدید نظر کنیم؟
بری جنکینز
باید راهی برای حفاظت از بعضی از این سنتها پیدا کنیم. بنابراین فکر میکنم که به نمایش در آمدن روی پرده، همیشه یکی از موارد برای تایید صلاحیت در آکادمی باقی میماند. بخشی از آن برای این است که اطمینان حاصل کنیم که همیشه تجربه عمومی تماشای فیلم در سینما را در کنار هم داشته باشیم. البته شاید من زیادی سنتی فکر میکنم؛ اما فیلم های سینمایی در ۱۰ سال آینده باید در سینما هم اکران شوند.
تام برنارد
نایب رییس سونی پیکچرز کلاسیک
فیلم باید چه باشد؟ باید در تلویزیون باشد یا در سالن سینما؟ تصمیم درمورد این مسئله با اهالی آکادمی است. به نظرم ما باید از جنبه هنری فیلم و این که هنرمند آن را چگونه درست کرده است تا دیده شود، آگاه شویم.
جسیکا چستین
این مسئله پیچیدهای است، زیرا بسیاری از افرادی که درمورد این موضوع صحبت کردهاند در دهه ۷۰ در زمینه فیلمسازی خیلی فعال بودند و زمانی که به فیلمهایی که نه تنها برنده جایزه شدند، بلکه در صدر گیشه آن زمان هم بودند نگاه میکنم، به نظرم چشمانداز آن زمان با اتفاقی که اکنون در حال افتادن است، تفاوت زیادی دارد.
ایوا دوورنی
الگوها در حال حاضر در حال حرکت در جهت مخالف هستند و بهخاطر همین افرادی به سیستمهای قدیمی چسبیدهاند که دیگر کار نمیکنند. من در بعضی از این فضاها بودهام و بعضی از چیزهایی که مردم میگویند را خواندهام و به نظر من شما در حال مشارکت در نابودی خود هستید. زمانی که میگویید به آینده این صنعت و این میراث اهمیت میدهید، پس باید به اتفاقاتی که بعد از این میافتد فکر کنید. به نظر من تعداد افرادی که چنین کاری میکنند به قدر کافی نیست.
آیا جوانان باز هم به فیلم اهمیت میدهند؟
کمیل نانجیانی
با یکی از دوستانم که کارگردان فیلمهای بزرگی است در یک رستوران بودم و وقتی در صف دستشویی بودیم، او داشت میگفت سالنهای سینما قرار است از بین بروند. او میگفت:
بچهها فیلم سینمایی نگاه نمیکنند، آنها یوتیوب تماشا میکنند.
باعث شد فکر کنم که این دیوانگی است. بعد به یک دختر که در صف جلوی ما بود اشاره کرد و گفت:
هی، ببخشید، فیلم مورد علاقهی شما چیست؟
و دختر هم گفت:
من فیلم نگاه نمیکنم.
دوست من به صورت تصادفی یک نفر را انتخاب کرد که اتفاقا حول و حوش ۲۵ سال سن داشت و بچه نبود. بعد ما گفتیم:
هیچ کدام از دوستانت فیلم نگاه میکنند؟
و او در جواب گفت:
نه.
تام راثمن
جوانان به سینماها نمیروند، آنها به سراغ یک فیلم میروند.
کمیل نانجیانی
دلم نمیخواهد شبیه یک احمق پیر به نظر برسم، زیرا تلاش میکنم پا به پای اتفاقاتی که در یوتیوب میافتند پیش بروم و میبینم که این رسانهایست که در آن افراد زیادی با دوربین صحبت میکنند و برنامه آنها حول محور شخصیت خودشان است. من با تماشای فیلمهایی مانند «شکارچیان روح» یا «گرملینها» و «ایندیانا جونز» بزرگ شدم. اگر با تماشای یوتیوب بزرگ شده بودم، مطمئن نبودم باز هم دوستدار فیلم میشدم یا نه.
جیسون بلوم
مسئله شوکه کننده برای من این است که آنها چقدر بخشهایی از چیزهای مختلف را میبینند. مثلا میگویند «یک مقدار از آن فیلم را دیدم.» آنها در هنگام تماشای چیزهایی که ما درست میکنیم چندین کار میکنند. این خواسته ما نیست؛ اما از طرفی خیلی هم مایل نیستم که به جوانان حکم کنیم که چگونه باید فیلمهای ما را ببینند. این اقدام متکبرانهای است. اگر آنها نیمی از فیلم ترسناک من را ببینند، خوشحالم که به جای اصلا ندیدن آن، حداقل نیمی از آن را دیدهاند.
جنیفر سالک
وقتی ما «جزیرهی گوا» را دیدیم (فیلم دونالد گلور که همزمان با ظهور کوچلا، روی آمازون پخش شد)، فکر نکنم حتی یک بار هم این مکالمه پیش آمده باشد که «خدای من، بچهها، فقط ۵۵ دقیقه شده. این چطور به فکر ما رسید؟» بیشتر در فکر این بودیم که «جزیرهی گوا» روی مخاطبان جهانی عضو پرایم چه تاثیری میگذارد. من با خودم فکر میکردم که این فیلم حتما برای طیف گستردهای مخاطبان از جمله جوانان که به صورت معمول به آنها خدمات ارایه نمیدهیم، جذاب خواهد بود. و در واقعیت همینطور هم بود.
جو روسو
این مخاطبان زمانی که یک فصل از سریال «چیزهای عجیب» را میبینند، به گونهای آماده میشوند که بابت تعهد خود چیز بیشتری دریافت کنند که نسبت به چیزی که از فیلم دو ساعته دریافت میکنند بیشتر است. مطمئن نیستیم که فیلمهای دو ساعتی با پایان بسته بتوانند روایتهای محبوب نسل بعدی باشند. آنها خواهان چیز متفاوتی هستند.
جفری کتزنبرگ
بنیانگذار دریم ورکس انیمیشن و سرویس پخش آنلاین کویبی
کاری که کوییبی (سرویس پخش آنلاین او برای موبایل که سال ۲۰۲۰ راه اندازی میشود) قرار است انجام دهد این است که به نسل بعدی روایت فیلم برسد. نسل اول، فیلمهای سینمایی بودند که داستانهای دو ساعتی داشتند که برای دیده شدن در یک نشست در سالن سینما طراحی شده بودند. نسل بعدی روایت فیلم هم تلویزیون بود که طراحی شده بود تا به صورت فصلهای یک ساعتی در مقابل تلویزیون تماشا شود. به نظر من نسل سوم روایت فیلم تلفیقی از این دو ایده خواهد بود. یعنی نمایش روایتهای دو ساعتی به صورت فصلهای هفت تا ده دقیقهای. در واقع قرار است کارهای طولانی را به صورت قطعه قطعه ارایه دهیم.
ایوا دوورنی
برادرزادها و خواهرزادههای من به محتوای تولید شده آنطور که ما به صورت سنتی اهمیت میدهیم، اهمیت نمیدهند. برادرزاده من میتواند برای ساعتها بنشیند و IGTV تماشا کند که روی موبایلش است و در واقع شامل کلیپهای کوچکی از هیچی است. بهخاطر همین زمانی که میشنوم مردم درمورد شکلهای خاص و نحوه ارایه سختگیری میکنند، یاد آن قسمت از کارتون سیمپسونها به نام «پیرمرد سر ابر فریاد میزند» میافتم.
راهی وجود دارد که این مسئله به صورت اقتصادی جواب دهد؟
جی.جی. آبرامز
درست است که چیزی قطعی نیست، اما احتمالا هرگز زمانی بهتر از اکنون برای خلاق بودن در این کسب و کار وجود نداشته است. این پلتفرمها برای بقا و جلب توجه به داستانهای عالی نیاز دارند.
بری جنکینز
مشکل این است که ساخت فیلم مانند همیشه پرهزینه است. در صنعت فیلمسازی یک نسخه تولید انبوه تیشرت ارزان نداریم. ساخت هر فیلم مانند تولید یک تیشرت گران قیمت مارک کلوین کلاین است. تولید چنین هنری به چنین چیزهایی نیاز دارد! من راهی برای کم کردن این هزینهها بلد نیستم و دقیقا بهخاطر همین بین پخش سینمایی و پخش دیجیتال اینقدر تنش وجود دارد.
جیسون بلوم
من برای اپل یک برنامه تولید میکنم. فروش گوشی آنها یک میلیون بیشتر میشود. چگونه میتوانید این دو مسئله را به هم ربط دهید؟ آمازون و اپل هرگز نیاز ندارند در کسب و کاری پرسود در زمینهی فیلم و سریال عادلانه بازی کنند. این دیوانهوار است. این باعث میشود مردم به سیم آخر بزنند چون خیلی تلاش کردهاند تا یک کسب و کار محتوا محور بسازند و اکنون در حال رقابت با افرادی هستند که نیازی به سود این کسب و کار ندارند.
ایجاد فرصتهای بیشتر برای زنان و افراد رنگین پوست میتواند صنعتی که گرفتار آشفتگی شده است را نجات دهد؟
فرانکلین لئونارد
اگر قرار نیست در سال ۲۰۱۹ فیلمهایی مانند آسیاییهای پولدار دیوانه، پلنگ سیاه، جستوجو، کاپیتان مارول، واندر وومن، خیابان بیل و نور ماه را بسازید پس بهتر است برایتان آرزوی موفقیت کنم.
لنا ویث
قصد ندارم جردن پیل را بیشتر از چیزی که نیاز دارد بزرگ کنم، اما فیلم «برو بیرون» همه چیز را تغییر داد. واقعا این کار را کرد. واقعا مایه غافلگیری بود و سیستم را شوکه کرد. صنعت هم نمیتوانست اعداد و ارقام آن را نادیده بگیرد.
کمیل نانجیانی
امیلی و من با هم یک فیلمنامه نوشتیم و یک استودیوی خیلی بزرگ به ما گفت: «هی، یک زن رنگین پوست باید نقش اصلی این فیلم باشد.» و ما هم گفتیم «خیلی هم عالیه!» فکر نکنم پنج سال پیش میتوانستیم چنین حرفی را از یک استودیو بشنویم.
این عالی است زیرا حداقل دروازه را باز میکند؛ اما واقعا به ما فیلمسازان بستگی دارد که وضعیت پیشفرض انتخاب بازیگر برای نقشها را تغییر دهیم. قبل از این که به سراغ همان افراد همیشگی برویم، چرا نباید به سراغ یک زن برویم؟ چرا نباید سراغ یک رنگین پوست برویم؟
اکتاویا اسپنسر
این موضوع که مردم من را که زنی متعلق به یک ردهبندی سنی و بخشی خاص از جامعه هستم را در استودیوهای فیلمسازی میخواهند، نشان میدهد که قطعا تغییر بزرگی روی داده است.
لنا ویث
به نظر من سیاهپوستان این صنعت در حال تولید هنری هستند که خاص، منحصربهفرد و خوب هستند. اتفاقی که باعث شده سران استودیوها بگویند «چطور میتوانیم از شما حمایت کنیم و در کنار شما بایستیم؟» بخش کلیدی ماجرا این است که آنها میخواهند پول دربیاورند.
این باعث بالا آمدن یک سری استعدادهای خلاق و جالب میشود که فرصت کار کردن در سیستم قدیمی را نداشتند. «عروسک روسی» را در نظر بگیرید. مردم عاشق آن هستند و لسلی (دستاندرکار ساخت آن) هم در حال شناخته شدن است. در گذشته، در سیستم استودیویی میگفتند «تنها زن فیلمسازی که میشناسیم کاترین بیگلو است.»
خبر خوب این است که اکنون به جز کاترین بگیلو افراد دیگری هم وجود دارند. گرچه همیشه به جز کاترین بیگلو هم افراد دیگری وجود داشتند. زنان فیلمساز را تشویق میکنم که به سراغ فیلمهای بزرگتر بروند. ما در صنعتی کار میکنیم که در خیلی از سطوح در آن شهروند درجه دو محسوب میشویم و باید خیلی شهامت و اعتماد به نفس داشته باشی که بگویی «آن را به من بدهید.» اما من این زنان را همیشه میبینم. آنها فقط به فرصت نیاز دارند.
«یک شخص بزرگ» (کمدی جینا رودریگز در نتفلیکس که او تهیهکنندهاش بود) از آن دسته فیلمهاست که میدانستیم احتمالا هیچ استودیویی آن را تولید نمیکند و نتفلیکس هم مکانی بود که میدانستم میتوانم در آنجا جنیفر کیتین رابینسن را در اولین کارگردانیاش پشت دوربین ببرم. من یک آدم استودیویی هستم و عاشق فیلمهای استودیویی هستم، اما قانع کردن استودیوها به سرمایهگذاری روی اشخاص و کارهای جدید دشوار است. زیرا شرایط سخت شده است. به خاطر همین آنها در حاشیه امنیت پیش میروند و میگویند «خب، حداقل این کارگردان رکورد خوبی دارد.» اما سرویسهای پخش آنلاین فقط به محتوای خوب نیاز دارند، نه محتوایی که بهقدری انکارناپذیر باشد که مردم کل بعدازظهر خود را صرف آن کنند. به نظر من آنها بیشتر قادر هستند عبارت «بیاید امتحان کنیم» را به زبان بیاورند.
اکتاویا اسپنسر
افراد خیلی کمی هستند که جذب گیشهها شوند، بنابراین استودیوها مجبور هستند دید خود را گسترده کنند و به گروههایی توجه کنند که تاکنون به آنها توجه زیادی نشده بود و سپس داستانهایی که آنها دوست دارند ببینند را در سالنهای سینما نمایش دهند.
در مورد «در ارتفاعات» میدانستم که میخواهیم سینمایی شویم زیرا این یک فیلم موزیکال است و میخواستیم مردم آن را در تاریکی با تمرکز روی پرده، تجربه کنند. درست مانند مورد «آسیاییهای پولدار دیوانه»، این هم لحظهای است که میتوانیم ادعا کنیم مخاطبان مایل هستند چه چیزی را ببینند.
از این ماجرا خوشتان میآید. یک اکران «خیابان بیل» در واشنگتن در موزه ملی تاریخ و فرهنگ آفریقایی آمریکاییها داشتیم و ناگهان جایی آتش گرفت. از قضا مجبور شدیم به آن طرف خیابان و به موزه هوا و فضا برویم که پخش آیمکس دارد. وقتی در آن صفحهنمایش فوقالعاده بزرگ میدیدم رجینا کینگ، بهعنوان یک مادر سیاهپوست تلاش میکند خانواده خود را نجات دهد، آنهم در موزه هوا و فضا که وقتی در آن قدیم میزنید تنها آثاری از به فضا رفتن مردان سفیدپوست میبینید، با خود گفتم «وقتی مردم در صندلی سینما مینشستند و فکر میکردند یک قطار مستقیم دارد بهطرف آنها میآید، حتما اینجوری بوده است.» نمیتوانم این حس را با صفحهنمایش تخت و کوچکم در خانه داشته باشم، پس باید راهی پیدا کنیم.
منبع: NYTimes