نگاهی به فیلم «جهان با من برقص»؛ چه خوب شد که مُرد!

فیلم «جهان با من برقص» رویکردی اینستاگرامی به زندگی دارد؛ از هر گوشه و هر سلیقه‌ای چیزی برمی‌دارد، آن‌ها را با هم مخلوط می‌کند و نتیجه‌ای یگانه به بیننده ارائه می‌دهد که تازه و هیجان‌آور است.

جهانگیر (با بازیِ علی مصفا) قرار است در آینده‌ نزدیک بمیرد. این کل خط داستانی فیلم «جهان با من برقص» است که همان اول به سادگی با بیننده در میان گذاشته می‌شود. فیلم به راحتی دست خودش را رو می‌کند چون انگار این تنها چیزی است که در فیلم مهم نیست. قرار نیست شاهد چگونگیِ مُردنِ جهان باشیم؛ بلکه بناست ببینیم با مرگ جهان چه تغییری در دنیا ایجاد خواهد شد. فیلم هنوز از نیمه نگذشته که جواب سوالی به این مهمی هم داده می‌شود: هیچ! جهانگیر فکر می‌کند مرگش، درست مثل زندگی‌اش، هیچ تأثیری روی زندگی هیچکس نداشته است و نخواهد داشت. شاید به همین دلیل هم باشد که به شکل مضحکی قصد دارد پیش از مُردنش، خودکشی کند. بنابراین اگر فیلم را ندیده‌اید (یا قصد دارید دوباره ببیند) بهتر است به جای آنکه خودتان را درگیر خط داستانی (و “حالا چه می‌شود‌”های معمول) بکنید، دل به دل شخصیت‌ها بدهید، سعی کنید به دنیای ذهنی آن‌ها وارد شوید و موقعیت‌های مفرح و خنده‌داری را که پیرامون‌شان شکل می‌گیرد، درک کنید.

سیاوش چراغی‌پور، هانیه توسلی و جواد عزتی در نمایی از فیلم جهان با من برقص

فیلم «جهان با من برقص» رویکردی اینستاگرامی به زندگی دارد؛ از هر گوشه و هر سلیقه‌ای چیزی برمی‌دارد، آن‌ها را با هم مخلوط می‌کند و نتیجه‌ای یگانه به بیننده ارائه می‌دهد که با وجود اینکه احساس می‌کنید بارها آن‌ها را شنیده یا دیده‌اید، تازه و هیجان‌آور است. این آدم‌های نامتجانس که تحت عنوان دوست، دورِ جهانگیر جمع شده‌اند ربط چندانی به سبک زندگی و افکار او ندارند: هر کدام راه خودشان را رفته‌اند و سلیقه و منویات خودشان را دارند. جهان، روزگاری تصمیم گرفته زندگی سالمی در پیش بگیرد و از شهر دور شده. در عوض دوستانش هنوز شهرنشین‌هایی هستند که تصمیم گرفته‌اند زندگی‌ را چندان سخت نگیرند. طنز قضیه اینجاست که برخلاف آنچه عموم به آن باور دارند و توصیه‌های پزشکی هم بر آن صحه می‌گذارند، این جهان است که دارد زودتر از دوستان شهرنشینش می‌میرد.

موضوع «جهان با من برقص» مرگ است اما برخورد فیلم با مسئله‌ مرگ، برخوردی خلاف‌آمد است که نتیجه‌ای متفاوت با فیلم‌های مشابه در پی دارد. به‌عنوان نمونه، موضوعِ فیلم‌هایی مثلِ «مادر» محصول ۱۳۷۰ یا «مرگ ماهی» محصول ۱۳۹۳ مرگ است و مطابق انتظار بیننده، این فیلم‌ها لحنی غم‌انگیز دارند؛ چون قرار است در انتها به این نتیجه برسند یا به بیان دیگر این درون‌مایه را به بیننده منتقل کنند که مرگِ عزیزان فرآیندی غم‌بار است و نتیجه‌ای مصیب‌بار در پی خواهد داشت. «جهان با من برقص» اما مسیری کاملاً متفاوت را در پیش می‌گیرد؛ چون بنا دارد نشان دهد مرگ آنقدرها هم تلخ نیست و اگر درست به آن نگاه کنیم می‌تواند مفید باشد و به وسیله‌ای برای رهایی تبدیل شود. بدین ترتیب، درون‌مایه‌ اصلی فیلم کنار آمدن با مرگ و لحن فیلم نیز متأثر از این درون‌مایه‌ متفاوت، لحنی متمایز با فیلم‌هایی است که نگاهی غم‌انگیز به مرگ دارند.

«جهان با من برقص» به شکلی حساب‌شده نگاهی طنزآمیز به مرگ دارد تا از طریق آن بتواند مضمون داستان را به بیننده منتقل کند.

«جهان با من برقص» به شکلی حساب‌شده نگاهی طنزآمیز به مرگ دارد تا از طریق آن بتواند مضمون داستان را به بیننده منتقل کند. خط داستانی اصلی، شخصیت‌ها و موقعیت‌هایی که به وجود می‌آیند همگی در خدمت انتقال این درون‌مایه‌اند؛ مثلاً حمید (با بازیِ سیاوش چراغی‌پور) می‌داند همسرش، ناهید (با بازیِ هانیه توسلی) خیلی جوان‌تر از آن است که با او ازدواج کند یا حداقل او را تحمل کند. اما سعی کرده این موضوع را که ناهید بیشتر دل‌بسته‌ دارایی اوست و برای خودش یا شخصیتش با او زندگی نمی‌کند، برای خود حل کند. یا احسان (با بازیِ جواد عزتی) در ابتدا نمی‌تواند بپذیرد که دوست صمیمی‌اش فرخ (با بازیِ رامین صدیقی) با همسر سابقش ازدواج کرده است اما رفته‌رفته می‌آموزد خشم تأثیری بر روی علاقه‌ی تازه شکل‌گرفته بین آن‌ها ندارد. به همین ترتیب می‌توان سایر شخصیت‌ها را مثال زد که هر یک می‌بایست به روش خود با مشکل اصلی زندگی‌شان کنار بیایند؛ درست مثل جهانگیر که باید با مُردنش کنار بیاید.

«جهان با من برقص» می‌کوشد پروسه‌ این کنار آمدن را از شکلی فردی‌اش خارج کند و هویتی جمعی به آن بدهد. از این‌رو، مرگِ جهان تبدیل به بهانه‌ای برای جمع دوستان می‌شود تا هم دوباره همدیگر را ببینند و هم از معبرِ مرگ او به تصویری تازه از زندگی برسند که بعید است به شکل فردی به آن دست می‌یافتند. مرگ جهان درست مثل زندگی‌اش به شکل منفرد چیز ارزشمندی نیست اما وقتی در قالب یک موضوع جمعی اتفاق بیاُفتد می‌تواند به بهانه‌ای برای دور هم بودن، زاده شدن یک عشق یا تداوم یک زندگی تبدیل شود. از این منظر «جهان با من برقص» از جهانگیر، مسیحی می‌سازد که می‌میرد تا آدم‌های پیرامونش را زنده کند. با این‌حال، موضع فیلم حتی نسبت به این معنای عمیق، مطایبه‌آمیز و کنایی‌ است تا به بیننده اجازه دهد به مسیح بودن چنین آدمی در چنین جمعی بخندد. جهان آدم بدی نیست و جای کسی را هم تنگ نکرده اما دنیای پس از جهان بی‌شک دنیایِ بهتری خواهد بود. هیج بعید نیست سال بعد که دوستانش به بهانه‌ زنده کردن یاد او دور هم جمع می‌شوند یکی به شوخی بگوید چه خوب شد که مُرد!

فیلم «جهان با من برقص»، اولین تجربه سینمایی سروش صحت در مقام کارگردان و با نقش‌آفرینی علی مصفا، جواد عزتی، پژمان جمشیدی، هانیه توسلی و… هم‌اکنون بر روی فیلیمو قابل تماشاست.

فیلم جهان با من برقص

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

6 نظر
  1. شهرزاد می‌نویسد

    فیلیمو لطفا یک خبر از سریال (مگه تموم عمر چند تا بهاره؟) بده

  2. شهرزاد می‌نویسد

    فیلیمو لطفا یک خبر از سریال (مگه تموم عمر چند تا بهاره؟) بهمون بده

  3. maryam می‌نویسد

    من ندیدم اما شما تعریف میکنید میرم میبینم

  4. Navid می‌نویسد

    واقعا فیلم زیباییه.
    آرامشی که بعد از دیدن این فیلم بهتون دست می ده به وضوح حس می شه 🙂
    و پیشنهاد می کنم در اولین فرصت ببینیدش.
    یکی از قشنگ ترینای آقای صحته.

  5. ندا می‌نویسد

    فیلم فوق العاده ایه یا لااقل من این فیلمو خیلی دوست داشتم
    ترکیبی از طنز و واقعیت و دیالوگ هایی که ساده ترینش هم پیامی داره
    به نظرم این فیلمو باید چندین بار ببینی تا هر بار حال خوش زندگی که بهت میده دوباره تجربه کنی

  6. ندا می‌نویسد

    فیلم فوق العاده ایه یا لااقل من این فیلمو خیلی دوست داشتم
    ترکیبی از طنز و واقعیت و دیالوگ هایی که ساده ترینش هم پیامی داره
    به نظرم این فیلمو باسد جندین بار بیینی تا هر بار حال خوش زندگی که بهت میده دوباره تجربه کنی

fosil