فیلم «روانی» (با عنوان اصلی «Psycho») محصول سال ۱۹۶۰، داستان زنی به نام ماریون کرین را روایت میکند که پس از وسوسهشدن و سرقت مقدار زیادی پول، در چنگال یک قاتل سریالی گرفتار میشود. «روانی» اولین فیلم ترسناک و سودآورترین فیلم آلفرد هیچکاک بزرگ است؛ اثری که از زمان ساخت تا به حال، نهتنها ذرهای از وحشتناکبودنش کم نشده بلکه طی این ۶۰ سال طراوت خود را حفظ کرده است. این فیلم حتی چندین بار تغییر در درجهبندی سنی را تجربه کرده و از یک فیلم تقریباً مناسب برای همه به فیلمی برای افراد بالای ۱۷ سال تبدیل شده است. آثار زیادی در طول تاریخ موفق و تأثیرگذار بودهاند اما «روانی» زبان سینما را تغییر داد. آیا میدانید شاهکار آلفرد هیچکاک چگونه خلق شد؟ برای رسیدن به پاسخ این سوال با فیلیمو شات همراه باشید.
۱۰ فیلم معمایی برتر که حتما باید ببینید
آلفرد هیچکاک همیشه همچون یک دانشآموز به تماشای فیلمها مینشست. او در آغاز راه فیلمسازی خود از آثار اکسپرسیونیستی آلمان بهویژه فیلم «ام» (M) به کارگردانی فریتس لانگ الهام میگرفت. بعدها تحت تأثیر فیلم فرانسوی «شیاطین» (Diabolique) به کارگردانی آنری-ژرژ کلوزو قرار گرفت و اگرچه از موج نوی فرانسه آگاه بود اما رفتهرفته به سمت سینمای ایتالیا و آثار میکلآنجلو آنتونینی گرایش پیدا کرد. این سه فیلمساز، تأثیر زیادی در ذهنیت هیچکاک گذاشته بودند.
در سال ۱۹۶۰، آلفرد هیچکاک ۶۰ ساله فیلمسازی معروف و موفق بود. او علاوه بر حضور در سریال تلویزیونی «آلفرد هیچکاک تقدیم میکند» بهعنوان خالق، راوی و کارگردان برخی قسمتها، هر سال هوادارانش را با یک فیلم بلند به سینما میکشاند. «شمال از شمال غربی» (با عنوان اصلی «North by Northwest»)، «سرگیجه» (Vertigo)، «پنجره عقبی» (Rear Window)، «ام را به نشانه مرگ بگیر» (Dial M For Murder) و «ربهکا» (Rebecca) از جمله مشهورترین آثار وی بودند. در آن زمان هیچکاک پروژه ساخت یک فیلم سینمایی دیگر را آغاز کرد؛ فیلمی که فرایند تولید پرفراز و نشیبی را طی کرد اما بیشک به یک شاهکار تبدیل شد.
ماجرا از انتشار یک رمان به نام «روانی»، نوشته رابرت بلاک آغاز شد. بلاک رمان خود را بر اساس داستان واقعی یک قاتل سریالی در دهه ۵۰ به نام اد گین خلق کرده بود. آلفرد هیچکاک بدون آن که هویت خود را افشا کند، حق اقتباس از کتاب برای ساخت فیلم را به مبلغ ۹ هزار دلار از بلاک خرید و تا مدتها تمام نسخههای چاپشده از کتاب را جمعآوری کرد تا قصه فیلم برای مردم تازگی داشته باشد. او اهمیت زیادی برای فیلمنامه قائل بود و از جوزف استفانو خواسته بود تا فیلمنامهای جذاب بر اساس کتاب بنویسد. زمانی که اولین روز تولید فرارسید، هیچکاک از کل تیم درخواست کرد تا دست راستشان را بالا بیاورند و قسم بخورند که حتی یک کلمه از فیلمنامه را لو نخواهند داد. هیچکاک حتی به این موضوع هم قناعت نکرد و نحوه پایانبندی فیلم را تا زمان فیلمبرداری آن صحنهها برای کسی توضیح نداد.
در رمان رابرت بلاک، نورمن بیتس شخصیت اصلی داستان است؛ مردی قدکوتاه، چاق و ناخوشایند که از بیماری تجزیه شخصیتی رنج میبرد. اما آلفرد هیچکاک تصمیم گرفت از بازیگری جوان، خوشقیافه و جذاب به نام آنتونی پرکینز برای کاراکتر او استفاده کند. همچنین برخلاف رمان، هیچکاک توجه بیشتری به کاراکتر ماریون کرین (با بازی جنت لی) داشت و میخواست داستان را با او آغاز کند.
از آنجا که استودیو پارامونت پیکچرز حس خوبی نسبت به فیلمنامه نداشت، بودجه کمی برای «روانی» در نظر گرفته بود؛ موضوعی که شاید تاثیر زیادی در سیاهوسفید بودن فیلم گذاشت. آنها خیال میکردند فیلم شکست خواهد خورد و به همین دلیل سهم زیادی از سود فروش را به هیچکاک واگذار کردند. آن زمان دستمزد کارگردانی هیچکاک ۲۵۰ هزار دلار بود اما او تصمیم گرفت در عوض این مبلغ، ۶۰ درصد از سود فروش فیلم را دریافت کند؛ چیزی که پس از اکران به ۱۵ میلیون دلار تبدیل شد و اگر بخواهیم نرخ تورم را در نظر بگیریم، این مبلغ در سال ۲۰۱۶ ارزشی بیش از ۱۲۰ میلیون دلار داشت.
یکی دیگر از دلایلی که فیلم «روانی» بهصورت سیاهوسفید ساخته شد این بود که هیچکاک فکر میکرد نمایش این حجم از خشونت بهصورت رنگی حسی زننده برای تماشاگران خواهد داشت. اما زمانی که او میخواست صحنههای خونریزی را به تصویر بکشد متوجه شد که رنگ قرمز در تصاویر سیاهوسفید آنچنان که باید باورپذیر نخواهد بود، به همین دلیل برای برجسته کردن خون تصمیم گرفت از سس شکلاتی غلیظ استفاده کند. صدای فرورفتن چاقو در گوشت هم درواقع صدای ضربات چاقو به یک ملون بود.
فیلم «روانی» کمترین میزان بودجه را در میان آثار کارنامه کارگردانی آلفرد هیچکاک داشت؛ چیزی حدود ۸۰۰ هزار دلار (یعنی ۷ میلیون دلار فعلی). در آن سالها، هیچکاک درگیر پروژه دیگری هم بود؛ سریال «آلفرد هیچکاک تقدیم میکند» (با عنوان اصلی «Alfred Hitchcock Presents»). او توانست با استفاده از تیم فیلمسازی خود در آن پروژه، هزینه و زمان ساخت فیلم «روانی» را تا حد زیادی کاهش دهد. بااینحال، پس از اتمام فیلمبرداری، هیچکاک از نتیجه کار ناامید بود و تصور میکرد با یک شکست بزرگ روبرو شده است. همین مسئله او را به این سمت سوق داده بود که فیلم را به چند بخش تبدیل و بهصورت سریال منتشر کند. خوشبختانه پس از تدوین و اضافه شدن موسیقی متن، هیچکاک از تصمیمش منصرف شد و «روانی» با فروش بیش از ۴۰ میلیون دلار، به یکی از موفقترین آثار دوران حرفهای او تبدیل شد.
موسیقی متن فیلم «روانی» توسط برنارد هرمن ساخته شده است. آلفرد هیچکاک بهقدری از موسیقی متن فیلم راضی بود که دو برابر دستمزد توافقشده با هرمن را به او پرداخت کرد. هیچکاک بعدها گفته بود: «سیوسه درصد از اثری که «روانی» بر مخاطبان میگذارد ناشی از موسیقی آن است.» برای مثال آلفرد هیچکاک در ابتدا قصد داشت صحنهی دوش حمام را کاملاً بدون صدا به تصویر بکشد اما زمانی که برنارد هرمن با نظر و سلیقه خودش موسیقی آن صحنه را ساخت و برایش پخش کرد، هیچکاک بلافاصله از نظر اولیهاش منصرف شد.
از آنجا که استودیو پارامونت امیدی به این پروژه نداشت تا حد زیادی بحث تبلیغات و درآمدزایی را به هیچکاک واگذار کرده بود. پس از اتمام فیلمبرداری، او با الهام از آثار ویلیام کسل یک استراتژی بازاریابی کارآمد جهت فروش بیشتر فیلم طراحی کرد. اغلب آثار ترسناک ویلیام کسل با بودجههایی بسیار اندک ساخته میشدند اما تبلیغات فیلم به نحوی بود که سود زیادی نصیب تهیهکنندگان میکرد. برای مثال، ویلیام کسل در سال ۱۹۵۸ با الهام از فیلم «شیاطین» اثری درخشان به نام «خوف» (Macabre) ساخت. او تمام بینندگان این فیلم که به سینما میآمدند را تحت پوشش یک بیمه عمر قرار داد؛ بدین شکل که اگر کسی هنگام تماشای فیلم از شدت ترس میمرد خانوادهاش ۱۰۰۰ دلار دریافت میکردند.
هیچکاک تصمیم گرفت از وجهه تلویزیونی خود برای تبلیغ فیلم استفاده کند و با توجه به این موضوع، یک تیزر ۶ دقیقهای از صحنههای جذاب فیلم ساخت و در سریال خود پخش کرد. این تیزر نهتنها با توجه به استانداردهای امروزی، بلکه نسبت به همان دوران نیز بسیار طولانی بود. البته نکته جالب اینجا بود که هنگام ساخت تیزر جنت لی بر سر صحنه حاضر نبود و هیچکاک صحنه حمام را با بازی ورا مایلز (خواهر ماریون در داستان فیلم) ضبط کرد.
صحنه حمام درواقع معروفترین بخش فیلم «روانی» است. این سکانس از ۷۷ زاویه متفاوت و با ۵۰ مرتبه کات خوردن، صحنه به قتل رسیدن ماریون کرین را به تصویر میکشد. اگرچه هیچکاک تلاش کرده بود تا جنت لی بیشازحد اذیت نشود اما لی بعدها اعتراف کرد که پس از تماشای آن صحنه در سینما، به آسیبپذیری زنان هنگام دوش گرفتن فکر کرده و تا آخر عمرش هیچگاه دوش نخواهد گرفت. او پس از اکران فیلم، نامههایی تهدیدآمیز دریافت میکرد و چندین بار مجبور شد تا از طریق افبیآی مجرمان را تحت پیگرد قرار دهد.
توجه هیچکاک به جزئیات این فیلم بسیار جالب است. برای مثال ماریون کرین در ابتدای فیلم، قبل از دزدیدن پولها، یک کیف سفیدرنگ به همراه دارد اما پس از سرقت، کیفی سیاهرنگ را انتخاب میکند. این موضوع در مورد لباسهای او نیز صدق میکند و هدف هیچکاک از این کار، نمایش نمادین یک فرشته سفید و پاک است که پس از انجام کاری شیطانی، سیاه و پلید میشود.
شاید همه شنیده باشیم که برخی کارگردانها در آثار خود نقش بسیار کوتاهی ایفا میکنند. هیچکاک هم جزو این دسته از فیلمسازان بود و همین موضوع باعث شده بود تا هوادارانش هنگام تماشای فیلمهای او پیوسته منتظر دیدنش باشند. به همین دلیل، هیچکاک تصمیم گرفت خیلی زود و در دقایق ابتدایی فیلم «روانی» نقش خود را ایفا کند تا توجه مردم روی داستان متمرکز باشد نه کارگردان. او از مدیران سینما خواسته بود وقتی فیلم آغاز شد اجازه ورود به هیچکسی ندهند. همچنین اجازه نداد قبل از اکران گسترده، هیچ رسانه، خبرنگار یا منتقدی فیلم را ببیند. او دستور داده بود برای دیدن فیلم همه باید همچون مردم عادی در صف بایستند؛ صفهایی طولانی که شاید به مذاق منتقدان خوش نمیآمد.
نمیدانم جمله معروف «رفیق بیکلک مادر» پیش از این فیلم ابداع شده یا نه، اما جمله «بهترین دوست یک پسر مادرشه» از سوی انجمن فیلم آمریکا در جایگاه ۵۶ام بهترین نقلقولها قرار گرفته است. این موضوع بیدلیل هم نیست زیرا کاراکتر مادر در فیلم «روانی» نقشی محوری دارد و شاید تجربیات کارگردان و نویسنده به باورپذیرشدن آن کمک کرده باشد. به قول مارتین اسکورسیزی، «فیلمها هر چه شخصیتر باشند، خلاقانهتر هستند.» این موضوع زمانی جالب میشود که بدانیم جوزف استفانو در زمان نگارش فیلمنامه فیلم «روانی» مشکلاتی در رابطه با مادرش داشت و به همین دلیل در جلسات مشاوره شرکت میکرد. آلفرد هیچکاک و آنتونی پرکینز نیز در کودکی تجربهای مشابه با نورمن بیتس در رابطه با مادرش داشتند.
یکی از موضوعات بحثبرانگیز فیلم «روانی» مربوط به سکانس پایانی آن است؛ جایی که دکتر ریچموند (با بازی سیمون اوکلند) در مورد بیماری اختلال دوشخصیتی نورمن بیتس توضیحاتی ارائه میدهد. نهتنها کارگردان، بلکه منتقدان و اکثر تماشاگران اعتقاد داشتند نیازی به این سکانس خستهکننده وجود ندارد اما بنا به توصیه روانشناسان، هیچکاک مجبور شد با هدف کاهش فشار صحنههای قبلی فیلم، این صحبتها را حذف نکند.
فیلم «روانی» از سوی بنیاد فیلم آمریکا بهعنوان ترسناکترین فیلم تاریخ و چهاردهمین فیلم برتر تمام دورانها انتخاب شده است. همچنین این انجمن، کاراکتر نورمن بیتس را بهعنوان دومین شرور تاریخ سینما، پس از دکتر هانیبال لکتر در فیلم «سکوت برهها» («The Silence of the Lambs») معرفی کرده است.
تمام چیزهایی که گفتیم بهنوعی تاریخچه سینما را تغییر دادهاند. از لحاظ تجاری، فیلم «روانی» موانعی را که استودیوهای بزرگ به بهانه عدم موفقیت در میان مخاطبان بر سر راه فیلمسازان قرار میدادند از بین برد. این فیلم همچنین مخاطبان جوان را به سمت آثار هیچکاک سوق داد؛ همین جوانان بعدها هسته هواداران ژانر فیلمهای هیچکاک را تشکیل دادند.
فیلم «روانی» الهامبخش فیلمسازان زیادی بوده است. اگر هیچکاک این فیلم را نمیساخت، بیشک آثاری همچون «چه بر سر بیبی جین آمد؟» (What Ever Happened to Baby Jane?)، «بانی و کلاید» (Bonnie and Clyde)، «بچه رزماری» (Rosemary’s Baby) و «جنگیر» (The Exorcist) جذابیت فعلی خود را نداشتند. تغییری که فیلم «روانی» در شیوه مرسوم روایت داستان ایجاد کرد بسیار تأثیرگذار بود؛ تغییری که خیلیزود در فیلمهای اروپایی از جمله آثار گدار، آنتونینی و بسیاری دیگر به کار گرفته شد.
منبع: Indie Wire
هر چی بیشتر میگذره بیشتر عاشق فیلمهای هیچکاک میشم
آثارشو میتونید از این لینک نگاه کنید. من هم امیدوارم فیلمای بیشتری پوشش داده بشه
https://www.filimo.com/crew/%D8%A2%D9%84%D9%81%D8%B1%D8%AF-%D9%87%DB%8C%DA%86%DA%A9%D8%A7%DA%A9
کاش فیلیمو تعداد آثار هیچکاک رو بیشتر میکرد