نقد و بررسی فیلم «هانی بوی»

فیلم «هانی بوی» به نویسندگی لباف ساخته شده است و فیلمنامه آن مانند زخم او از دورانی است که در مرکز ترک اعتیاد بستری بود.

بازیگر ۲۲ ساله‌ای به اسم اوتیس (با بازی لوکاس هجز) کارنامه حرفه‌ای خوبی دارد و برای بازی در فیلم‌های پرفروش انتخاب می‌شود؛ گرچه، درد عظیمی را در درونش حس می‌کند و از هر نظر به خود آسیب می‌زند. درنهایت، او را به یک مرکز بازپروری می‌فرستند. از طرف دیگر، او را در سن ۱۲ سالگی (با هنرمندی نوآ جوپ) می‌بینیم: یک بازیگر خردسال که اسیر رفتار ظالمانه پدرش (با نقش‌آفرینی شایا لباف) شده است. برای نقد و بررسی فیلم «هانی بوی» با فیلیمو شات همراه باشید.


شایا لباف چه روی صحنه باشد چه نباشد، همیشه شخصیتی فوق‌العاده تحریک‌پذیر و باانرژی بالا به نظر می‌رسد. او حتی اگر در فیلمی کم کیفیت ظاهر شود، هرگز کم نمی‌گذارد. در وجود لباف، نوعی خطر خالص را حس می‌کنید؛ انگار که دردهای زندگی شخصی‌اش، به بازی او راه پیدا می‌کنند. لباف حین بازی در فیلم «خشم» به کارگردانی دیوید آیر، بدون اینکه در فیلمنامه ذکر شده باشد، روی صورت خود رد چاقو انداخت؛ این اقدام، به‌منظور نشان دادن دردهای درونی کاراکتر بود اما از طرف دیگر، به خراش‌های روح و روان لباف هم اشاره می‌کرد.

فیلم «Honey Boy» به نویسندگی لباف ساخته شده است و فیلمنامه آن مانند زخم او از دورانی است که در مرکز ترک اعتیاد بستری بود؛ او حالا تمامی این دردها را با نوعی تاثیرگذاری قدرتمند می‌شکافد.

اسامی داستان زندگی او عوض شده‌اند؛ چراکه تماشاگر یک اثر مستند نیستیم ولی تقریبا می‌توان گفت که لوکاس هجز نقش خود لباف را بازی می‌کند و تمامی پرخاشگری‌های طوفانی، خشم ناشی از تبعیض و خودویرانگری لباف را در بازی هجز می‌بینیم.

ما با اوتیس (با بازی هجز) روی صحنه ساخت یک فیلم اکشن با بودجه کلان آشنا می‌شویم؛ موضوعی که یک اشاره ظریف به سال‌هایی دارد که لباف در سری فیلم‌های «تبدیل‌شوندگان» بازی می‌کرد. اوتیس، پس از یک شب خوشگذرانی، توسط پلیس دستگیر و درنهایت به مرکز بازپروری فرستاده می‌شود. سپس، حدود ۱۰ سال یا کمی بیشتر به‌عقب برمی‌گردیم تا اوتیس ۱۲ ساله (با بازی جوپ) را ببینیم: یک بازیگر خردسال، که در سریال‌های تلویزیونی بازی می‌کند و پدر الکلی‌اش حقوق او را دریافت می‌کند و اینجاست که بیننده شگفت‌زده می‌شود؛ چون لباف در نقش پدر خودش ظاهر می شود: مردی که در حال سوءاستفاده از او در دوران کودکی است. شرایط، واقعا دیوانه کننده است.

اگر بگوییم فیلم «هانی بوی» مانند یک جلسه درمانی برای لباف است، کمی بی‌انصافی کرده‌ایم؛ این فیلم، به‌مراتب بیشتر از این‌هاست، ولی عملا جز این نیست. لباف پس از این که در جولای ۲۰۱۷ دستگیر شد تا یک تحقیر عمومی همه‌جانبه دیگر برایش باشد، به مرکز بازپروری فرستاد شد؛ جایی که در آن او را تشویق کردند درباره احساسات و تجربیاتش بنویسد، نکته‌ای که آن را در فیلم «هانی بوی» هم می‌بینیم.

نتیجه آن نوشته‌ها، فیلمنامه این فیلم است که لباف آن را برای دوست خود، آلما هارل فرستاد؛ هارل، کارگردان مستند موزیکال «Bombay Beach» بود که در سال ۲۰۱۱ ساخته شد. این کارگردان، داستان زندگی لباف را به اثری شاعرانه و اغلب اوقات سوزناک و ناراحت‌کننده تبدیل کرد.

بازی لباف، مانند همیشه جذاب است؛ او در نقش پدرش واقعا ترسناک ظاهر می‌شود و مانند یک توپ جنگی می‌ماند که به‌جای گلوله، تهدیدهای رعب‌آور به بیرون شلیک می‌کند.

بازی جوپ قدرتمندانه است: شرایط زندگی کاراکتر کودکی که جوپ به نمایش گذاشته است، دلتان را به درد می‌آورد؛ همچنین برای لباف که این داستان، تصویر واقعی اوست غصه خواهید خورد. بازی جوپ، برای بازیگری تا این حد جوان، استثنائی و فوق‌العاده تاثیرگذار است. از طرف دیگر، هجز نوعی خشم را نشان می‌دهد که کاملا ناشی از سال‌ها نادیده گرفته شدن و آسیب است.

فیلم «هانی بوی»، بیش از هرچیز غمناک است؛ لباف حتی با پدر خود اندکی همدردی می‌کند و او را به‌عنوان یک انسان ترحم برانگیز و ازهم‌پاشیده نشان می‌دهد. این فیلم، در یک‌سوم پایانی کمی از پویایی و انرژی‌اش را از دست می‌دهد ولی شاید این‌طور بهتر باشد؛ چون یک سرانجام خوب، مانند خیانت به محتوای فیلم به نظر می‌رسید. این پایان لباف نیست، بلکه یک گام به جلو است. تک‌تک روزها اهمیت دارند.

به‌سختی می‌توانیم فیلمی را به یاد آوریم که کاری شبیه این فیلم انجام دهد؛ بازیگری که خودش را به این عریانی، چه در داخل فیلمنامه و چه با بازی در نقش پدر، به تصویر می‌کشد. لباف، تقریبا در تمامی نقش‌هایی که در دوران بازیگری‌اش بازی کرده، مانند یک هیزم گداخته روی آتش بوده است؛ این فیلم شگفت‌انگیز، علت آن را تا حدی توضیح می‌دهد.


منبع: Empire Online

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

fosil