آلان استوارت کانیگزبرگ با نام کنونی وودی آلن را باید از اسطورههای زنده سینمای جهان دانست که برای سینما هم نوشتن هم کارگردانی و هم بازی کرد. اینها البته اعتبار جایگاه حرفهای او را رقم نمیزند که خیلیها صاحب این تجربههای گوناگون در سینما بودند. آنچه وودی آلن را به فیلمسازی ویژه بدل میکند جهان ویژه سینمایی اوست که هم خاص اوست و هم خاص است. جهانی که خنده و خرد را در هم آمیخته و در نهایت مخاطب را به تفکر دعوت میکند. برای فهم جهان سینمایی آلن، شناخت جهان کودکی و محیط و شرایطی که در آن بزرگ شده را نباید دست کم گرفت.
مثلا شغل کتابداری مادرش را یا یهودی و مهاجر بودن خانوادهاش را با پدری جواهرساز. با این حال آلن کودکی تلخی را تجربه کرد و دعواهای مدام والدینش خاطره خوشی از کودکی برایش باقی نگذاشت. وودی آلن ۸ سال از کودکیاش را به تحصیل در مدرسه یهودی گذرانده است؛ او حتی تعطیلات تابستانیاش را در اردوهای تابستانی مذهبی سپری کرده است. در آن زمان موهای قرمزرنگ او باعث شده بود تا در بین دوستان و همکلاسیهایش به قرمز معروف شود. با این همه تلخی اما طنازی و شوخ طبعی در وجودش ریشه داشت چنانکه از همان دوره دبیرستان بهعنوان کمدین در نمایشهای مدرسه ایفای نقش میکرد.
گرچه به ورزش بیسبال هم علاقه داشت و عضو تیم مدرسه بود. از علایق او باید به موسیقی هم اشاره کرد. او از نوجوانی نواختن کلارینت را شروع کرد، با ورود به برنامههای تلویزیونی، او اسم کوچک نوازنده مشهور کلارینت (Woody Herman) را برای خود انتخاب کرد. با این همه میل به نوشتن همواره در او جوشان بود و بیش از هر چیز درگیرش میکرد. وودی آلن در سن ۱۷ سالگی رسماً نامش را به هیوود آلن تغییر داد و تا مدتی با فروختن لطیفه و داستانهای طنزآمیز به مجلات مختلف کسب درآمد میکرد.
شاید همین میل غریزی بود که موجب شد او دانشگاه را نیمهکاره رها کند. او در سال ۱۹۵۳ به دانشگاه نیویورک رفت و در رشته ارتباطات و فیلم مشغول به تحصیل شد، اما بعد از یک سال دانشگاه را نیمهکاره رها کرد تا بدون آموزش رسمی به فعالیت زمینه سینما و بازیگری بپردازد. اهمیت نویسندگی در کارنامه وودی آلن را به عنوان یک فیلمساز مولف میتوان در این واقعیت ردیابی کرد که ورودش به عرصه سینما با نویسندگی آغاز شد. کارهای او از همان ابتدا در مطبوعات و برنامههای تلویزیونی با استقبال خوبی از سوی مخاطبان روبرو شد و تا سال ۱۹۶۲ حدود ۲۰ هزار لطیفه برای برنامههای مختلف کمدی مختلف به رشته تحریر درآورد و از این راه پول خوبی به جیب زد؛ اما ازآنجایی که نویسندگی محض برایش چندان کافی نبود گاهی بهعنوان کمدین نیز فعالیت میکرد و در اوایل دهه ۶۰ در بسیاری از برنامههای تلویزیونی حضور پیدا کرد.
با این همه باید نویسندگی را مهمترین وجه ممیزه شخصیت آلن دانست که بیش از هر هنر دیگری هویت حرفهای او را تعیین میکند. جالب اینکه وودی آلن در سال ۱۹۶۵ اولین فیلمنامه سینماییاش با نام تازه چه خبر پوسی کت، را نوشت و توانست نامزد جایزه انجمن نویسندگان آمریکا شود. در واقع نخستین جایزه او به خاطر نویسندگیاش بود. البته او در رزومهاش جایزه کم ندارد. در واقع وودی آلن کارنامه هنری درخشانی از لحاظ جشنوارهها دارد. او برنده جوایز اسکار، گلدن گلوب، گرمی، جوایز انجمن نویسندگان شده است. آلن برای فیلم آنی هال (Annie Hall) جایزه اسکار بهترین کارگردان و فیلمنامه و برای فیلم هانا و خواهرانش (Hannah and Her Sisters) و نیمهشب در پاریس (Midnight in Paris) موفق به دریافت جایزه اسکار بهترین فیلمنامه شده است.
مثل بسیاری از روشنفکران و نخبگان جهان، وودی آلن هم زندگی شخصی و خانوادگی پرفراز و نشیبی را تجربه کرد. وودی آلن سال ۱۹۵۶ و در سن ۲۰ سالگی با هارلن روزن ۱۵ساله ازدواج کرد. زندگی مشترک آنها سه سال ادامه یافت. او در سال ۱۹۶۶ با لوئیس لاسر ازدواج کرد که بازیگر بود و در سه فیلم از وودی آلن بازی کرد. ازدواج آن دو نیز در سال ۱۹۷۰ به پایان رسید. وودی آلن سال ۱۹۶۹ با دایان کیتون (از بازیگران ثابت تعدادی از فیلمهای وودی آلن مانند آنیهال) وارد رابطه عاشقانه شد. اگرچه این رابطه بیش از یک سال طول نکشید اما او همچنان در فیلمهای آلن به ایفای نقش پرداخت و آن دو، سالها دوستی نزدیک خود را حفظ کردند. آلن سال ۱۹۷۹ با میا فارو (بازیگر) وارد رابطه عاطفی شد. او که در ۱۳ فیلم وودی آلن حضور داشته هنگام آشنایی با وودی آلن ۳ فرزند از ازدواج قبلیاش و ۴ فرزندخوانده کرهای، ژاپنی و تایلندی داشت.
فارو سال ۱۹۸۵ نیز یک دختر به نام دیلن به فرزندخواندگی قبول کرد. این زوج سال ۱۹۸۷ صاحب پسری به نام رونان فارو شدند و سال ۱۹۹۱ آلن رسماً پدرخوانده دیلن و موسس شد. رابطه آن دو نیز در سال ۱۹۹۲ به پایان رسید. آلن در همان دوران با دخترخوانده فارو به نام سون یی پروین که در آن زمان دانشجو بود رابطه عاشقانه برقرار کرد، آن دو سال ۱۹۹۷ با هم ازدواج کردند. این زوج دو فرزند به نامهای بچت و مانزی به فرزندی پذیرفتهاند.
شاید برای همه علاقهمندان وودی آلن و سینمایش، شیوه کارگردانی و نگاهش به سینمای دیگران، جذاب و کنجکاوی برانگیز باشد. او البته عادتهای مخصوص به خودش را دارد که بر جذابیت این موضوع میافزاید. مثلا او معمولاً موقع فیلمبرداری به بازیگران فیلمهایش تنها دیالوگهای مربوط به خودشان را میدهد و نه کل فیلمنامه فیلم را یا از نظر وودی آلن فیلم نقطه تماس (Match Point) بهترین فیلم اوست و آن را از بقیه فیلمهایش بیشتر دوست دارد. با وجود اینکه فیلمی غیر کمدی است. جالب اینکه با همه علقه و علاقهاش به نویسندگی وودی آلن با ماشینتحریرش مینویسد، او کامپیوتر شخصی ندارد و ایمیلهایش توسط دستیارش خوانده میشود.
با همه سرخوشی که در فیلمها و خودش میبینیم اما وودی آلن مشکل وسواس و ترس دارد. او از چیزهای زیادی وحشت دارد از جمله عنکبوت، حشرات، طلوع خورشید، سگها، ارتفاع، شلوغی، سرطان، مرگ و میکروبها. به گفته خودش از حمام هتلها نیز ترس دارد. شاید بد نباشد این مطلب را با توصیفی که خودش از خودش کرده به پایان برسانیم. وودی آلن در یک مصاحبه در سال ۲۰۰۸ خود را بهعنوان یک «بیخدای مبارز فرویدی» توصیف میکند.