فیلمهای علمی تخیلی هنوز هم در میان مردم محبوبیت زیادی دارند؛ این محبوبیت، تا حد زیادی مدیون مجموعه فیلمهای «جنگ ستارگان» است. بااینحال، بسیاری از فیلمهای علمی تخیلی مستقل که در چند دهه اخیر اکران شدهاند، آنطور که باید موردتوجه قرار نگرفتهاند. در ادامه، به ۱۰ نمونه از بهترین فیلم های علمی تخیلی قرن 21 میپردازیم که بهطور مستقل ساخته شدهاند. این فیلمها، قطعاً ارزش دیدن دارند؛ با فیلیموشات همراه باشید.
۱۰- «فراماشین»
ایده هوشمندانه و اجرای دقیق «فراماشین» باعث شده است تا این فیلم، یکی از محبوبترین فیلم های علمی تخیلی مستقل قرن ۲۱ باشد. فیلم، با نظرات مثبت از سوی اکثر منتقدان و مردم همراه شد؛ ترکیب فضای پرتنش با اجراهای شگفتانگیز موجب شده است تا نهتنها تماشاگران بدنه سینما از آن لذت ببرند، بلکه تماشاگران سختگیر نیز شجاعت هنرمندانهاش را تحسین کردهاند.
سه سال پس از ساخت «فراماشین»، الکس گارلند در سال ۲۰۱۸، فیلم «نابودی» را کارگردانی کرد. با تماشای این دو فیلم متوجه خواهید شد که او استعدادی خارقالعاده برای ساخت فیلمهای مستقل از ایدههای علمی تخیلی متقاعدکننده دارد.

۹- «ماه»
«ماه» یک فیلم مفهومی است که با دیدگاهی عمیق نسبت به فیلم کلاسیک «سولاریس» محصول سال ۱۹۷۲ به کارگردانی تارکوفسکی از دیگر فیلمهای علمی تخیلی پیشی گرفته است. «ماه» تا حد زیادی بر شخصیت اصلی داستان به بازیگری سام راکول متمرکز شده است. فیلم «ماه» با روندی کند و آرام که شما را به فکر وامیدارد و یکی از هوشمندانهترین فیلم های علمی تخیلی مستقل قرن 21 است.

۸- «او»
«او»، احتمالاً پرهزینهترین فیلم این فهرست است. ستارههای مشهور زیادی در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند و کارگردان فیلم نیز اسپایک جونزِ باتجربه است. سبک منحصر بفرد جونز همراه با شخصیتهای عجیبوغریب و تفسیر حیرتانگیز اجتماعی، ترکیب فوقالعادهای ارائه میدهد. بازی اسکارلت جوهانسون که در این فیلم تنها به صداپیشگی پرداخته است، تحسین منتقدان را برانگیخت. واکین فینیکس نیز که در این فیلم بهتنهایی وظیفه دشوار جلبتوجه مخاطبان را بر دوش میکشید، بازی حیرتانگیزی ارائه داده است.
داستان فیلم درباره مردی است که عاشق یک دستیار صوتی مجازی میشود. طنز و انتقاد «او» از شیدایی نسل ما به دنیای مجازی کاملاً مشهود است. احتمالاً درخشانترین بخش این فیلم جایی است که جونز مخاطبان را وادار میکند نسبت به روابط اصلی زندگی خود اهمیت قائل شوند.

۷- «برفشکن»
اولین فیلم انگلیسیزبان بونگ جون هو، «برفشکن»، یک فیلم اکشن علمی تخیلی پادآرمانشهری غمناک است. این کارگردان تحسینشده از سوی منتقدان، دیدگاه کنایهآمیز خود را در ژانرهای جریان بدنه سینما به تصویر میکشد. ژانرهای علمی تخیلی و اکشن با سروصدای بلند، جلوههای پر آبوتاب و بودجههای کلان تعریف شدهاند اما شایستگی «برفشکن» از رویکرد متعادل و حساسش نشئت میگیرد. «برفشکن»، بدون جلوههای ویژه و بدون توقف آزاردهنده ذهن ساخته شده است اما بدون آنکه نیازی به آن داشته باشد، ساختاری عاقلانه دارد.
بونگ جون هو بهوضوح میداند که چگونه سکانش های اکشن استثنائی را در فیلمش بگنجاند؛ فیلم، سرشار از صحنههای اکشن است. این فیلم مستقل نشان میدهد که کارهای بهظاهر کوچک میتوانند اثر چشمگیری داشته باشند. بخش زیادی از «برفشکن» در یک قطار رخ میدهد. اگر در عوض بونگ جون هو، کارگردانی نالایق این داستان را روایت میکرد، شاید در عوض یک فیلم با دیدگاهی قطعی و تفسیر سیاسی و اجتماعی حیرتآور، با یک فیلم آشفته و محصور مواجه بودیم.
«برفشکن» برای طیف وسیعی مخاطبان جذاب است و با توجه به بازیگران مشهور فیلم، توجهات زیادی را جلب کرد. اگر این فیلم را ندیدهاید، یکی از فیلم های علمی تخیلی مستقل قرن 21 را از دست دادهاید که تلنگری به دنیای سینما زد.

۶- «خرچنگ»
کارگردان یونانی فیلم، یورگوس لانتیموس، با این فیلم مستقل توانست نام خود را در سینماهای آمریکا مطرح کند. «خرچنگ» فیلمی است که بهمرور به آن عادت میکنید؛ کسانی که با سبک طنز تاریک لانتیموس آشنا نیستند با دیدن این فیلم به دو قطب تقسیم خواهند شد.
همانند سایر فیلم های علمی تخیلی قرن 21 ، «خرچنگ» از عناصر ژانر استفاده میکند تا برخی از انتقادات تند اجتماعی را مطرح کند. داستان در زمان آینده روایت میشود؛ جایی که مردم باید برای خود یک همسر پیدا کنند و در این صورت میتوانند باقی عمر خود را آزادانه و در کنار هم زندگی کنند. اگر کسی نتوانند همسری برگزیند، به حیوان تبدیل میشود.
تماشاگران عام سینما نباید از این داستان عجیب دلسرد شوند؛ زیرا فیلم، دنیا و جامعه مخصوص به خود را خلق کرده است: دنیایی که بینندگان میتوانند خود را در آن تصور کنند و از این کار لذت ببرند. ترکیب طنز عجیب و غریب و غیرمنتظره و المانهای جدی موجب میشود که حسی منحصربهفرد را تجربه کنید.

۵- «مالیخولیا»
کارگردان فیلم، لارس فون تریه (که این اواخر به نظر میرسد مایل است فیلمهایی با هدف توهین به مردم بسازد)، در فیلم «مالیخولیا» کمی خودداری به خرج داده است. داستان فیلم، با نزدیک شدن یک سیاره جدید به سمت زمین آغاز میشود و با افسرده شدن کریستن دانست پس از عروسی ادامه مییابد.
این خلاصه از داستان اگرچه عمق اثر را توصیف نمیکند اما باید گفت که فیلم هم از دیدگاه ادبی و هم از دیدگاه استعاری بیماری روانی را بررسی میکند. فون تریه که خود درگیر افسردگی بوده است، قطعاً میداند چگونه این شرایط را به شیوهای تاثیرگذار به تصویر بکشد.
فیلم را میتوان از دیدگاههای مختلفی تفسیر کرد اما یکی از پذیرفتهشدهترین فرضیهها این است که قصد دارد با این ایده بازی کند که زندگی به دلیل غیرقابلاجتناب بودن مرگ بیهوده و بیارزش است. سیارهای که در حال نزدیک شدن به زمین است، حسی را بیان میکند که برای افراد افسرده تجربهای روزمره محسوب میشود: آنها میدانند که پایان، نزدیک است پس چرا باید کاری انجام دهند؟ آنها فقط میخواهند که پایان فرابرسد. این یک بینش مالیخولیایی است اما برای تماشاگرانی که مایل به دیدن فیلم هستند بسیار جذاب خواهد بود.

۴- «تقدیر»
درحالیکه دیگر فیلمهای این فهرست قصد دارند معانی عمیق را به تصویر بکشند، «تقدیر» ارزش زیادی برای سرگرمی علمی تخیلی است. فیلم، یک داستان سهگانه هیجانانگیز با ایده دستکاری در زمان را روایت میکند؛ ایدهای که هواداران فیلمهای علمی تخیلی آن را تحسین میکنند. پیچوتابهای داستان، ذهن شما را برای مدتی درگیر میکند و این چیزی است که یک فیلم علمی تخیلی خوب بهراحتی انجامش میدهد.
تماشاگران و منتقدان معتقدند که «تقدیر» یکی از بهترین فیلم های علمی تخیلی قرن 21 است و اگر بودجه بالاتری داشت، میتوانست یک بلاک باستر بزرگ باشد.

۳- «یکپارچگی»
«یکپارچگی» یک فیلم علمی تخیلی مستقل و کوچک است که گوهری واقعی به شمار میرود. با بودجه کم و استفاده هوشمندانه از یک مکان شلوغ، «یکپارچگی» یک تریلر علمی تخیلی مهیج است که همه باید آن را ببینند. فیلم به گروهی از دوستان میپردازد که در یک میهمانی شام دور هم جمع شدهاند و منتظرند که یک ستاره دنبالهدار از آسمان عبور کند. در این هنگام، نوعی سیاهچاله در خیابان ظاهر و هرکسی که داخل آن میشود وارد دنیاهای موازی میکند.
«یکپارچگی» با چندین شخصیت جذاب، بهطور پیوسته شما را وادار میکند تا در مورد داستان حدس بزنید. این فیلم، مورد کمتوجهی قرار گرفته اما قطعاً شایسته توجهات بیشتری است.

۲- «زیر پوست»
شاهکار علمی-تخیلی عمیق جاناتان گلیزر در سال ۲۰۱۳ اکران شد و یکی از بهترین فیلم های علمی تخیلی قرن 21 نام گرفت. با دیدن آن متوجه میشوید که چرا این فیلم در رتبه دوم فهرست جا خوش کرده است. بازی با مضامین هویت، انسانیت و تفکر در مورد خود از دیدگاههای مختلف باعث شده است که «زیر پوست» بینشی خیرهکننده به شرایط و المانهایی از انسانیت ارائه دهد که ماهیت ما را تشکیل میدهند.
«زیر پوست»، در همه لحظات قابلدرک نیست اما این موضوع جذابیت فیلم را کاهش نمیدهد. این موضوع اثبات میکند که ژانر علمی تخیلی بستری عالی برای سرگرمی فلسفی است. این سبک، تا حد زیادی به داستانپردازی بصری متکی است و مخاطب باید برای فهم موضوع تلاش کند. یک بیگانه بینام به شهرهای اسکاتلند سفر میکند تا با وسوسه کردن انسان و به دام انداختنشان، در مورد موضوعات انسانی تحقیق کند. «زیر پوست» یک فیلم بسیار تجربی است و همه هواداران سینمای هوشمندانه باید آن را ببینند.

۱- «فرار از فردا»
علمی تخیلی، درام، ترسناک، فانتزی و حتی طنز، همگی در این فیلم غیرقابل دستهبندی نقش دارند. «فرار از فردا» فیلمی با بودجه کم است که بهصورت محرمانه، در چند مرحله و با استفاده از یک گوشی آیفون در دیزنیلند فیلمبرداری شد. این فیلم، یکی از منحصربهفردترین آثار سینماست. در اولین نمایش فیلم، منتقدان به دو دسته تقسیم شدند؛ برخی، فیلم را یک اثر جسورانه با سبک منحصربهفرد میدانستند اما گروهی دیگر معتقد بودند فیلمی متکبرانه و فاقد مهارت فنی را تماشا کردهاند. بااینحال، واکنش مخاطبان اکثراً منفی بود که این موضوع را میتوان از امتیاز ۲۳ درصد در سایت راتن تومیتوز متوجه شد.
اما «فرار از فردا» مستحق یک شانس مجدد است و باید در مورد آن تجدیدنظر کرد. فیلم، یک انتقاد خلاقانه و جسورانه از تجارت گرایی ارائه می دهد. کارگردان با مضامین فراواقعگرایانه و پیچوتاب روایی، تجربهای تفکر برانگیز را به تصویر کشیده و این موضوع شایسته استقبالی بهمراتب بهتر است.

منبع: Taste of Cinema