در سینمای ایران که اکثر فیلمسازان تاکید دارند تا علاوه بر کارگردانی با نوشتن فیلمنامه خود را بهعنوان مولف بشناسانند، مازیار میری نمونه خاص و متفاوتی است؛ همیشه ترجیح داده است تا فقط روی صندلی کارگردانی بنشیند و با نویسندگان متفاوت در مقام فیلمنامهنویس همکاری کند. حاصل این رویکرد، کارنامهای شامل فیلمهایی در لحن و سبکهای متفاوت است. «سارا و آیدا»، آخرین ساخته این فیلمساز، در فیلیمو منتشر شده است و به همین دلیل تصمیم گرفتیم تا در فیلیموشات کارنامه سینمایی مازیار میری را از ابتدا تا به امروز، فیلم به فیلم مرور کنیم.
فیلم قطعه ناتمام
مازیار میری کارش را با ساخت «قطعه ناتمام» شروع کرد. فیلمی که موضوعی حساسیتبرانگیز داشت و تحت تأثیر این موضوع، کمتر دیده شد یا موردتوجه قرار گرفت. فرهاد (با بازیِ علیرضا انوشفر) در حال ضبط آوازهایی است که زنان محلی اجرا میکنند اما متوجه میشود همهی زنها به شکل ناخواسته فقط راویِ مرثیه و لالایی هستند. در طول جستجوها، فرهاد به صدا و آواز یگانه جیران (با بازیِ غوغا بیات) جذب میشود اما موانعی برای ضبط کردنِ صدای جیران وجود دارد. «قطعه ناتمام»، فیلمی ساده و بیادعاست که داستانش را بدون لکنت تعریف میکند و علیرغم موضوعی که میتواند فیلم را به اثری مضمونزده تبدیل کند، چندان در قید انتقال مفهومی خاص نیست و تنها به بیان داستانش میپردازد.
فیلم به آهستگی
دومین فیلم کارنامه مازیار میری، که با فاصلهای پنجساله نسبت به فیلم اول ساخته شد، اثری تجربی است. میری که در فیلم اول، کامبوزیا پرتوی را در مقام فیلمنامه نویس در کنار خود داشت، در «به آهستگی» فیلمنامه پرویز شهبازی را دستمایه کارش قرار داد. محمود (با بازیِ محمدرضا فروتن)، کارگر جوشکار خطهای راهآهن در جنوب کشور است که با یک تماس تلفنی متوجه میشود همسرش پری (با بازیِ نیلوفر خوشخلق) خانه را ترک کرده. محمود به تهران بازمیگردد و جستجویی ناامیدکننده را برای یافتنِ پری آغاز میکند. فیلم رفتهرفته این شک را تقویت میکند که پری به محمود خیانت کرده اما داوری را به جای بیننده به عهده محمود میگذارد. از اینرو «به آهستگی» به جای اینکه به یک پایانِ قطعی برسد، چندین پایان را به نمایش میگذارد؛ تمامیِ پایانهایی که محمود فکر میکند ممکن است اتفاق بیاُفتند. «به آهستگی»، به دلیل رویکرد متفاوتش به موضوعی مستعمل همچنان فیلم دیدنی باقی مانده است؛ بهخصوص که بازی بازیگران فیلم تفاوتی اساسی با تصویری دارد که به شکل عمومی از آنها در یاد داریم.
فیلم پاداش سکوت
پس از «به آهستگی»، میری به سراغ ساخت فیلمی با درونمایه دفاع مقدس رفت. «پاداش سکوت» بر مبنایِ داستان «من قاتل پسرتان هستم» نوشته احمد دهقان و فیلمنامه فرهاد توحیدی، به ماجرایی عجیب میپردازد: اکبر (با بازیِ پرویز پرستویی) که یک جانباز اعصاب و روان است بهیکباره ادعا میکند در زمان جنگ همرزمش را کُشته. اکبر که نمیتواند با این مسئله کنار بیاید به سراغ پدرِ همرزمش (با بازیِ جعفر والی) میرود و آنها سعی میکنند شاهدی برای ادعایِ اکبر بیابند. در این راه به همرزمان قدیمی اکبر سر میزنند که هر یک مسیری متفاوت را در زندگی خود در پیش گرفتهاند. سه فیلم اولِ میری از تم جستجو بهعنوان تم اصلی داستان بهره میبرند و از جستجو بهعنوان وسیلهای برای نمایشِ درونیات شخصیتهای اصلی استفاده میکردند. درواقع، هدف آن است که در حین این جستجوها تحولی حاصل شود و هر سه فیلم در نمایش این تحول موفق عمل میکنند.
فهرست بهترین فیلم های دفاع مقدس
فیلم کتاب قانون
«کتاب قانون»، برخلاف سه فیلم اولِ کارنامه مازیار میری یک کمدی با درونمایهای مذهبی است که فیلمنامهاش را کارگردان مطرح تئاتر، محمد رحمانیان نوشته. رحمان (با بازیِ پرویز پرستویی) که یک پیرپسر است در مأموریتی خارج از کشور عاشق یک دختر مسیحی میشود و با او ازدواج میکند. اما مشکل اینجاست که آمنه بهعنوان یک مسیحی تازهمسلمان برخلافِ رحمان و خانوادهاش که مسلمانان شناسنامهای هستند، میکوشد اسلام را به شکل صحیح اجرا کند و این موضوع چندان به مذاق خانواده رحمان که عقایدی آمیخته به عرف دارند خوش نمیآید. علاوه بر ایده کمدیِ حضور بیگانه در جمعی ناشناخته، «کتاب قانون» بخشی از جذابیتش را مدیون بازیِ پرویز پرستویی در چند نقش مختلف است؛ چراکه در نظر آمنه تمامی مردهای ایرانی شبیه به شوهرش هستند. ظاهرشان عوض میشود اما در باطن شبیه هم هستند.
فیلم سعادتآباد
«سعادتآباد» نیز بر اساس همین تفاوت میانِ ظاهر و باطن آدمها شکل میگیرد. در دورانِ رواج فیلمهای آپارتمانی، «سعادتآباد» با فیلمنامهای از امیر عربی و بهرهگیری از مجموعهای از بازیگران شناختهشده، به بازتعریفِ همان مؤلفههای رایج در چنین فیلمهایی میپردازد و نسبت به نمونههای مشابه تا حدودی موفقتر عمل میکند. یاسی (با بازیِ لیلا حاتمی) برای همسرش، محسن (با بازیِ حامد بهداد) جشن تولد گرفته و دوستانشان را دعوت کرده است؛ غافل از این که زندگی آنها به بنبست رسیده و این بنبست میتواند روابط دوستانه آنها را نیز تحت شعاع قرار دهد. «سعادتآباد»، فیلم جزئیات و توجه به روابط پنهانی میان شخصیتهاست. فیلم در نیمه ابتدایی خویشتندارانه به معرفی شخصیتها میپردازد اما در نیمه دوم بهمرور نقاب از چهره آدمها برمیدارد تا باطن آنها برای بیننده هویدا شود.
فیلم حوض نقاشی
در «حوض نقاشی» اما میری جسورانه تمامی نقابها را از همان ابتدا کنار میگذارد تا چهره واقعی آدمها را ببینم. سرگذشت زوجی عقبمانده که میکوشند فرزندشان را راضی نگه دارند. رضا (با بازیِ شهاب حسینی) و مریم (با بازیِ نگار جواهریان) هیچگاه اینگونه متوجه تفاوت اساسیشان با دیگران نشدهاند تا وقتی بالاخره پسرشان این تفاوت را به روی آنها میآورد. «حوض نقاشی» فیلمی سانتیمانتال است که بیشتر از منطق داستانی متکی بر احساسات گرایی است. در این که فیلم تا چه اندازه در پرداخت این احساسات موفق عمل کرده اختلافاتی وجود دارد؛ بااینحال، «حوض نقاشی» سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران در جشنواره فجر را کسب کرد و سومین فیلم پُرفروش گیشه در سال ۱۳۹۲ بود که نشان میدهد عامه مردم با فیلم ارتباط برقرار کردهاند.
فیلم سارا و آیدا
«سارا و آیدا»، آخرین ساخته مازیار میری تاکنون مثل فیلمهای قبلیاش ارتباط چندانی با فیلم قبلی کارنامه او ندارد. «سارا و آیدا» فیلمی با مضمونی اجتماعی است که در قالب داستانی چندلایه فساد اقتصادی در ردههای بالای مدیریتی را روایت میکند. شاید در ابتدا به نظر برسد با توجه به فیلمنامه امیر عربی و پیچشهای داستانی موردعلاقه او، «سارا و آیدا» فیلمی مشابه «سعادتآباد» باشد اما در «سارا و آیدا» برخلافِ «سعادتآباد» شخصیتها برای پنهان نگهداشتن رازهایشان پشت دیگران قایم نمیشوند و مسئولیت رفتار خود را به عهده میگیرند. ماجرا از این قرار است که سارا (با بازیِ غزل شاکری) برای آزاد کردنِ مادرش که به دلیل ضمانت چک برادرش به زندان اُفتاده مجبور است تصمیمی مهم بگیرد و دست به کاری غیرقانونی بزند. پیشنهادی که از جانب نامزدِ دوست صمیمیاش آیدا (با بازیِ پگاه آهنگرانی) ارائه شده و ممکن است زندگی آینده او را بهکلی تباه کند. نکته اینجاست که فیلم به جای تمرکز بر کشمکشهای داستانی، بر روی رابطه میان دو دوست و تصمیمی اخلاقی که ممکن است دوستی آنها را از بین ببرد متمرکز میشود و مسئله فساد اقتصادی را به موضوعی فرعی تبدیل میکند تا به یک رابطه انسانی بها دهد. از اینرو «سارا و آیدا» هم مثل «سعادتآباد»، با وجود تم تکراریاش در سینمای ایران، یک سروگردن بالاتر از نمونههای مشابه میایستد.
در یک نگاه کلی به کارنامه سینمایی مازیار میری میتوان گفت او با استفاده از فیلمنامههایی که توسط فیلمنامهنویسان مطرح نوشته شده، فیلمهای استاندارد ساخته است که با وجود نشانههای بارز سینمای بدنه، همواره موجه و قابل احترام باقی ماندهاند. تنوع کاری و موفقیت نسبیِ تمامی آثار او در گیشه نشان میدهد میری این توانایی را دارد که در گونههای مختلف سینمایی فیلم بسازد و سلیقه و معیارهای شخصیاش را نیز حفظ کند. ویژگی مثبتی که در بسیاری از کارگردانهای سینمای ایران وجود ندارد و بعد از ساخت چند فیلم و سریال، مسیر فیلمسازی آنها به کلی گم میشود یا به تکرار خود میاُفتند.