سریال از غروب تا طلوع، بازسازی جدیدی از داستان ماوراء طبیعی و خشن فیلمی با همین نام است که سعی دارد هیجان و اکشن را نیز به سریال اضافه کند و از سوی دیگر، بذلهگویی و طنزی قوی را چاشنی آن نماید.
سریال از غروب تا طلوع (با عنوان اصلی From Dusk Till Dawn) با برادران خشن گکو و داستان جدید و پرماجرای رابرت رودریگز بازمیگردد. در سال ۱۹۹۶، رودریگز فیلمی سینمایی به همین نام ساخت که کوئنتین تارانتینو در نوشتن فیلمنامه آن همکاری داشت و درعینحال، در آن بازی کرد. حال پس از سالها، رودریگز از همان سوژه و عنوان برای ساخت سریال ایده گرفته است. برای نقد و بررسی این سریال با فیلیمو شات همراه باشید.
لیست بهترین سریال های خارجی جهان در سال ۲۰۲۰
بهترین سریال های تلویزیونی ده سال اخیر
۴۱ فیلم برتر ژانر وحشت | ترسناکترین فیلمهای جهان
تا بدین جا سریال جدید رودریگز، بازسازی جدیدی از داستان ماوراء طبیعی و خشن فیلم از غروب تا طلوع است که سعی دارد هیجان و اکشن را نیز به سریال اضافه کند و از سوی دیگر، بذلهگویی و طنزی قوی را چاشنی آن نماید.
هجده سال پس از ساخت فیلم ترسناک از غروب تا طلوع، نویسنده و کارگردان فیلم، یعنی رابرت رودریگز آرزویی را که در دل داشت محقق کرد. حالا او باشخصیتهای اصلی و داستان و ماجرای همان فیلم، سریال جدیدی را کارگردانی کرده است.
داستان سریال دو دهه پس از فیلم اتفاق میافتد؛ در زمانی که نهتنها محیط و فضای داستان متفاوت است، بلکه خشونت و ماجراهای فرا طبیعی اساساً امری عادی و پذیرفتهشده به شمار میروند. این سریال به دلیل نام کارگردانش و پیشینه و نوستالژی که در قبال فیلم سینمایی از غروب تا طلوع وجود دارد، بیشک برای مخاطبانش جذابیتی خاص خواهد داشت؛ درعینحال، برای کسب موفقیت، دشواری مهمی هم در پیش رو دارد: در میان شبکههای متفاوتی که به نمایش سریالهایی در سبکهای گوناگون میپردازند، سریال از طلوع تا غروب از شبکهای تازه تأسیس و کاملاً ناآشنا پخش میشود.
همواره در ساخت سریالهایی که بر اساس فیلمهای سینمایی ساخته میشوند، مشکلاتی مشخص و حتی گاه یکسان وجود دارد. درباره سریال از غروب تا طلوع که بیش از ده قسمت آن در فصل اول ساختهشده، قطعاً انتظار میرود به موضوعاتی عمیقتر ازآنچه در فیلم بود، پرداخته شود. داستان دوباره برادران خشن گکو و ماجرای سرقت بانک را دنبال میکند. البته این بار بهجای جورج کلونی، ایفای این نقش را دی جی کوترونا بر عهده دارد. شخصیت دیگر نیز ریچی است که این بار زین هولتز جایگزین کوئنتین تارانتینو شده و رفتار روان پریشانه او در کنار باقی موارد گفتهشده محتوای اصلی سریال را تشکیل میدهد.
فیلم «بار تندر» به تهیهکنندگی و کارگردانی جرج کلونی برای آمازون ساخته میشود
نقد و بررسی فیلم آسمان نیمه شب | تلاشی سخت برای نجات زمین
دو برادر پس از سرقت بانک در پمپبنزینی در نقطهای نامعلوم گیر افتادهاند؛ در این صحنه، کلانتر تگزاس، ارل مک گراو (با بازی دان جانسون) و پلیسی به نام فردی گونزالس (با بازی جس گارسیا) حضور دارند. علاوه بر آنها، متصدی جایگاه پمپبنزین و دو زن جوان دیگر نیز هستند که ریچی آنها را گروگان گرفته است.
اوضاع خیلی سریع به خشونت کشیده میشود و زدوخوردی پایاپای میان سارقان بانک و پلیس درمیگیرد که طولانیتر و باکیفیتتر از درگیریهای به تصویر کشیده شده در فیلم سینمایی است. در حین درگیری، داستان بهعقب بازمیگردد و اتفاقاتی را که به این گروگانگیری منجر شده، مرور میکند. در این میان، زدوخورد و صحنههای اکشن و مکالمات تمامنشدنی شخصیتها هم ادامه دارد و همهجا تابلوهای تبلیغاتی یک برند نوشیدنی با نوشته بامسمای هنوز اینجاییم! به چشم میخورد. برادران گکو قصد دارند به مکزیک بروند تا باشخصیت مرموزی به نام کارلوس (با بازی ویلمر والدراما) ملاقات کنند؛ زیرا کارلوس به آنها وعده داده که برای فرار وزندگی در آزادی به آنها کمک خواهد کرد. اما در فروشگاه نوشیدنی، اوضاع به شکل دیگری پیش میرود و درنهایت، شرایط از کنترل خارج میشود؛ حال همهچیز به گونزالس بستگی دارد و این روند در داستان به ماجرایی انتقامجویانه بدل میشود. از گونزالس خواسته میشود که انتقام بگیرد: «حتی اگر مجبور شدی تا جهنم آنها را دنبال کن و به خاطر من هم شده بکششان!»
و گونزالس با چشمانی تنگشده به ردی غبارآلود در امتداد حصار مرزی مکزیک مینگرد و میگوید: «به جان دخترم قسم میخورم که آنها را میکشم!»
وجود چند وجه مشخص، ماجرای این سریال را جذابتر کرده؛ ابتدا آنکه نویسندگی و کارگردانی این سریال بر عهده خود رودریگز بوده و برای ساخت قسمتهای بعدی سریال، کارگردانانی چون ادواردو سانچز و جو منندز گزینههای احتمالی بودند، اما درنهایت خود رودریگز ساخت ادامه سریال را بر عهده گرفت. باوجوداین، ساخت قسمتی چهلدقیقهای که فقط ده دقیقه از ماجرای فیلم اصلی را شرح و بسط داده، بسیار ناموجه به نظر میرسد و درواقع، بیش از آنکه به پیشبرد داستان کمک کند فقط زمان سریال را پر میکند. اما برخی مکالمات جالب نیز در داستان وجود دارند که شوخطبعی و شیوه کارگردانی سینمایی رودریگز را به سریال میافزایند؛ برای نمونه، دریکی از مکالمات، این جمله شنیده میشود: «یکچیزی بگو که امری و دستوری نباشد؛ شاید آنوقت دیگر مثل یک اسم باشی، نه یک فعل لعنتی!»
همه اینها مشخصه کارگردانی رودریگز هستند که تماشای قسمتهای جالبتری را در ادامه به بیننده نوید میدهند. از سوی دیگر، در سریال، اشاراتی گسترده به اسطورههای فرهنگ آزتکها در مکزیک وجود دارد که همزمان با شروع ماجراهای مربوط به کارلوس و حضور مخوف او در سریال پا به عرضه میگذارند. چنین مواردی نشان میدهد که قرار است مسائل ماوراءطبیعه به شکلی بسیار عمیقتر و وسیعتر از فیلم سینمایی در سریال مطرح شود. هرچند همه این ماجراهای عجیب فقط در برابر ریچی ظاهر میشوند و البته بهدرستی مشخص نیست که آیا اینها تخیلات ذهن پریشان ریچی هستند یا نیرویی خارجی در ذهن او اثر گذاشته و باعث مشاهدات او میشود.
فرض را بر این میگذاریم که فصل اول سریال از غروب تا طلوع همان داستان و چهارچوب اصلی ماجراهای فیلم سینمایی را دنبال میکند. با این حساب، میتوان انتظار داشت که در ۹ قسمت بعدی این فصل، ماجراهای جالب و فراوانی اتفاق بیفتد. به نظر میرسد که سریال از غروب تا طلوع همانند فیلم اصلی، داستانی پر از اتفاقات متفاوت است؛ حتی برادران گکو نیز نسخهای جدید از شخصیتهای فیلم هستند. در ابتدا، تقلیدی که جورج کلونی از بازی کوترونا دارد، کمی گیجکننده است و نمیتواند تأثیر چندانی بر مخاطب بگذارد. اما بازی هولتز در نقش ریچی و آنچه از این شخصیت ارائه میدهد بسیار عالی است. باید اذعان داشت که ستاره اصلی قسمت اول سریال از غروب تا طلوع شخصیت کلانتر مک گراو (با بازی جانسون) است. او مردی حریص و با اعتمادبهنفس است که تکگوییهایش درباره تنهایی و درک ماهیت واقعی شغلش سریال کارآگاه حقیقی (با عنوان اصلی True Detective) و شخصیت ترشرو و فیلسوفمآبانه رانت کوهل را در ذهن تداعی میکند. درنهایت، باید صبر کرد و دید که آیا سریال از غروب تا طلوع در مسیری که در پیشگرفته زیادهروی خواهد کرد یا خیر.
آیا شما فیلم سینمایی از غروب تا طلوع را دیدهاید؟ به نظر شما، تغییر بازیگرانی مثل جورج کلونی و تارنتینو در کیفیت سریال مؤثر خواهد بود؟
منبع: .Hollywood Reporter