شخصیت خانم فیشر احساس دستیافتن به آرزوها را در بیننده برمیانگیزاند؛ بنابراین ساخت فیلم «خانم فیشر و راز اشکها» پس از سریال موفق آن، چندان عجیب نیست.
پخش فیلم هیجانانگیز، جنجالی و پرحاشیۀ خانم فیشر و راز اشکها (با نام اصلی Miss Fisher & the Crypt of Tears) از ماه مارس در شبکۀ تلویزیونی ایکرون شروع شده است.
برخی سریالهای محبوب تلویزیونی پایانی بینتیجه دارند و در واقع داستان آنها نیمهکاره رها میشوند. طرفداران این سریالها برای ساخت و پخش ادامۀ آنها، کمپینهای مختلفی به راه میاندازند؛ به عنوان نمونه، برای سریال Pushing Daisies مقداری شیرینی پای به دفتر شبکۀ ایبیاس فرستاده شد. دربارۀ سریال جریکو (با عنوان اصلی Jericho ) بیستتُن بادامزمینی به دفتر شبکۀ سازندۀ آن، یعنی سیبیاس، ارسال شد؛ حتی درباره سریال او ای (با نام اصلی The OA)، که از شبکۀ نتفلیکس پخش میشد، اتفاق عجیبتری رخ داد: هنرپیشهای در بیرون دفتر این شبکه در هالیوود، نمایشی با عنوان اعتصاب غذا برای «او ای» اجرا کرد!
دربارۀ سریال تلویزیونی «اسرار قتل خانم فیشر» (با عنوان اصلی Miss Fisher’s Murder Mysteries) که فیلم سینمایی «خانم فیشر و راز اشکها» در ادامۀ آن ساخته شده است، نیز داستان بر همین منوال است. این فیلم، که از ۲۳ مارس در شبکۀ ایکرون به روی آنتن رفته است، بر اساس مجموعه داستانهایی نوشتۀ کری گرینوود و در سه فصل روایت میشود. در ابتدا، سریال «خانم فیشر» از شبکۀ ایبیاس استرالیا در سال ۲۰۱۲ پخش شد و پس از آن، با موفقیت در شبکههای دیگر، از جمله نتفلیکس روی آنتن رفت؛ حالا این مجموعه در قالب فیلمی سینمایی، دوباره به خانۀ خود، یعنی شبکۀ ایکرون باز گشته است.
این سریال، در آخرین فصل، در جایی به اتمام رسید که خانم فیشرِ همیشه خوشپوش، که در حل معماها استعدادی خارقالعاده از خود نشان داده بود، از فرودگاه ملبورن بهسوی ماجراهایی جدید پرواز کرد. خانم فیشر عشق زندگیاش، کارآگاه جک رابینسون را ترک کرد و او نیز در کنار باند فرودگاه، به پرواز خانم فیشر بر فراز آسمان شهر ملبورن مینگریست. در حالی که عمده تلاش کمپینهای هواداران جهت متقاعد کردن تیم اجرایی شبکهها برای ساخت ادامه سریالهای مختلف بر هیجان و جذابیت داستان تاکید دارد، طرفداران سریال «خانم فیشر» متوجه شدند که تمام آنچه در صنعت سرگرمیِ دنیا اهمیت دارد مسائل مالی و در واقع، همان پول است.
به این ترتیب، شرکت سازندۀ سریال، بنیادی را سازماندهی کرد که Every Cloud Production نام گرفت. با اعلان سراسری این بنیاد، طرفداران مجموعه مبلغ ۷۵۰ هزار دلار استرالیا را برای کمک به ساخت ادامۀ آن جمعآوری کردند. این در حالی بود که یکچهارم این مبلغ، فقط طی ۲۴ ساعت پرداخت شده بود! این اتفاق، سرمایهگذاران حرفهای را قانع کرد که در ساخت ادامۀ سریال «خانم فیشر» همکاری کنند و مابقی بودجۀ هشت میلیون دلاری لازم را برای بهسرانجامرساندن این پروژه تأمین نمایند.
تهیهکنندۀ اجرایی سریال خانم فیشر، فیونا ایگر، میگوید: «دولت استرالیا برای تولیدکنندگان فیلمهایی که در زمرۀ کمپانیهای بزرگ قرار نمیگیرند، حمایتهای خوبی لحاظ میکند. در واقع، دولت از زمینههای مشخصی از هنر، بنا بر تشخیص خود، حمایت میکند. اینجا مانند کشورهای دیگر از کمکهای خیریه یا بشردوستانه برای فعالیتهای هنری خبری نیست، بنابراین ما بیش از هر چیز، به کمکهای دولت برای کاهش هزینهها یا معافیتهای مالیاتی وابستهایم. از این رو، بخشی از هدف برنامۀ جمعآوری کمکهای مالی مردمی این بود که به سرمایهگذاران مجموعه و شرکت پخشکننده نشان دهیم که مردم در اینجا تا چه حد مشتاقاند «خانم فیشر» را باز هم ببینند و حتی حاضرند برای این علاقۀ عمومی، بهصورت مالی، به سازندگان کمک کنند.»
سریال «خانم فیشر» تا این حد با طرفدارانش ارتباط برقرار کرده است که حتی حاضرند برای جلبنظر سرمایهگذاران، خود هزینه کنند. فهمیدن چرایی این موضوع، چندان سخت نیست. مجموعه داستانهای گرینوود، که مبنای ساخت این سریال است، خود مشتمل بر بیست جلد کتاب است و ماجراهای اصلی سریال، با الهامگرفتن از این مجموعه داستان پیش میرود؛ در عین حال، خط سیر اتفاقات گاه به مسائل خارج از حیطۀ کتابها نیز گریز میزنند. در هر حال، هر دو وجه این سریال کاملاً راضیکننده است. داستان اصلی به اندازهای که باید و شاید خوب است و در قالب ترکیبی قوی، با مطالب افزودهشده، کاملاً ارتباط برقرار کرده است. بنابراین در ادامۀ این سه فصل سریال، ساخت فیلم سینمایی آن چندان دور از انتظار نبود.
باید اعتراف کرد که شخصیت خانم فیشر بهآسانی در قلبها نفوذ میکند. او همیشه احساس لذتبخش دستیافتن به آرزوها را در بیننده برمیانگیزاند؛ چهکسی دوست ندارد که مثل او باشد؟ بانویی ثروتمند و خاص که از نعمت آزادی بیحد برخوردار است و با آن خانۀ فوقالعاده و اتومبیلها و لباسهای زیبایش در ملبورنِ دهۀ ۱۹۲۰ روزگار میگذراند؛ اما این آزادی سرخوشانه برای فرین فیشر چندان آسان بهدست نیامده است. او دوران کودکی سختی را پشت سر گذاشته، خواهرش را از دست داده و در جنگ جهانی اول، پرستار بوده است. در واقع، در این سریال، بر این موضوع تأکید میشود که روزهای خوب در پی تجربیات بد زندگی خواهند آمد، البته اگر از آنها بهخوبی درس بگیریم.
دب کاکس، نویسنده و یکی از تهیهکنندگان اجرایی فیلم است. او میگوید: «خانم فیشر هنوز بانویی جهانی است و اینگونه نیست که ما مؤلفههای سریال تلویزیونی را در فیلم سینمایی وارد کرده باشیم. در قسمت اول فصل اول، خانم فیشر از انگلستان میآید. او اوقات شگفتانگیزی را نیز در پاریسِ پس از جنگ گذرانده است و با آنارشیستهای لتونی هم در ارتباط بوده و ماجراهای رمانتیکی را تجربه کرده است. واقعاً میتوان او را بانویی دانست که دنیا را گشته است. از دید من، به عنوان نویسندۀ فیلمنامه، نکتهای چالشبرانگیز وجود داشت: چگونه داستانی زیبا روایت کنیم تا مبارزۀ او را علیه بیعدالتی بهخوبی نشان دهد؟ و اصولاً این بیعدالتی در مقیاس جهانی چگونه تعریف میشود؟ من و فیونا زمان زیادی را صرف بحثکردن دربارۀ این سؤالات کردیم. ما میخواستیم تأثیر این فیلم مانند احساسی باشد که فیلم «لورنس عربستان» (با نام اصلی Lawrence of Arabia) در مخاطب ایجاد کرده است و اگر میتوانستیم عمیقتر به موضوع فکر کنیم، باید به سراغ ایندیانا جونز میرفتیم.»
نشانههای فداکاری طرفداران شیفتۀ ماجراهای فرین فیشر را میتوان در فیلم نیز مشاهده کرد؛ در تیتراژ انتهایی فیلم، در کنار نام ۱۷۵ نفر از عوامل سازنده، که خود رقمی جالبتوجه بهشمار میرود، اسامی افراد دیگری را هم میبینیم. کسانی که سیصد دلار استرالیا یا بیشتر، برای تأمین بودجۀ فیلم کمک کردهاند و با ذکر اسامیشان در تیتراژ، از آنها تشکر شده است. علاوهبر این، برخی افراد در تأمین بودجۀ فیلم، بیشترین میزان کمک مالی را داشتهاند؛ از اسامی این اشخاص برای نامگذاری شخصیتها و مکانهای مختلف فیلم استفاده شده است. برخی از این طرفداران نیز در پشت صحنۀ فیلم حاضر شدهاند و در حین فیلمبرداری در صحنه حضور داشتهاند یا در دورخوانی فیلمنامه مشارکت کردهاند.
برای اسی دیویس (بازیگر نقش خانم فیشر) که ستارۀ سریال و فیلم «خانم فیشر و راز اشکها» است، باید موفقیت کمپین مالی را شانسی دوباره دانست. او دوباره فرصت یافت تا با بازی در این نقش در ذهنها ماندگار شود و تأثیر مستقیم شخصیتِ کارآگاهی سرزنده و پرنشاط را، که خود به تصویر کشیده است، بر مخاطب شاهد باشد. او میگوید: «باید صادقانه بگویم که باور نمیکردم این مجموعه تا این حد پرطرفدار باشد. نمیتوانم آنچه را در رسانههای اجتماعی میبینم توصیف کنم. وقتی در جشنوارۀ فیلم پام اسپرینگز از این فیلم رونمایی شد، فریادهای حمایتگر مردم چشمان مرا پر از اشک کرد.»
منبع: Indie Wire