نقد فیلم زمان شکار| چهار سارق جوان، یک قاتل بی‌رحم و بیشمار گلوله

فیلم «زمان شکار» با عنوان اصلی «Time to Hunt» یک تریلر جنایی محصول سال ۲۰۲۰ است که داستان سرقت از یک کازینو در آینده‌ای پساآخرالزمانی در کشور کره را روایت می‌کند.

داستان فیلم زمان شکار (با عنوان اصلی «Time to Hunt») در آینده‌ای نزدیک، در کشور کره جنوبی روایت می‌شود؛ جایی که یک بحران مالی در کشور ایجاد شده و حالا عده زیادی فقر را تجربه می‌کنند. در این میان، گروهی از جوانان برای زنده ماندن و کسب ثروت تصمیم می‌گیرند از یک کازینو سرقت کنند اما قاتلی بی‌رحم برای پیدا کردن آنها استخدام می‌شود. طرح کلی داستان، بهترین نقطه قوت فیلم اکشن جنایی «زمان شکار» به کارگردانی یون سونگ-هیون است. چندی‌‍‌ پیش، فیلم کره‌ای «انگل» (با عنوان اصلی «Parasite») ۴ جایزه اسکار دریافت کرد و همین موضوع دیدگاه جهان نسبت به سینمای جذاب، مهیج، بامزه و خشونت‌بار کره جنوبی را ارتقاء داد. یون سونگ-هیون نیز همین ویژگی‌ها را در آخرین اثر خود به تصویر کشیده است. در نقد و بررسی فیلم «زمان شکار» با فیلیمو شات همراه باشید.


برای نقد فیلم‌های کره‌ای لازم است این پیش‌زمینه را در نظر داشته باشید که مردم کشور کره جنوبی همانند ایالات‌متحده نیستند؛ آنها حق حمل اسلحه گرم ندارند. دولت کره جنوبی قوانین سفت و سختی برای کنترل استفاده از سلاح اعمال کرده است و تنها نیروهای دولتی یا پلیس تفنگ به همراه دارند. به همین دلیل، به‌ندرت می‌شنویم که تیراندازی مرگباری در آنجا رخ داده باشد. دانستن این موضوع هنگام تماشای فیلم‌های کره‌ای اهمیت زیادی دارد: این نکته مخاطب را توجیه می‌کند که چرا قهرمان ناامید فیلم پیر پسر (Oldboy) باید با افرادی مبارزه کند که تنها سلاحشان چکش است؛ یا برای مثال در فیلم «انگل» می‌بینیم که از چاقو برای قتل استفاده می‌شود.


نقد و بررسی فیلم شکارچی شب


یون سونگ-هیون، کارگردان فیلم «زمان شکار»، در ایالات‌متحده آمریکا متولد شده اما تحصیلاتش در زمینه فیلمسازی را در کره گذرانده است. دومین فیلم بلند او داستانی راجع به چهار سارق جوان، یک قاتل بی‌رحم و بی‌شمار گلوله را به سبک فیلم‌های هالیوودی روایت می‌کند. او با ساخت این فیلم قصد دارد عزم جدی خود برای به تصویر کشیدن چیزی متفاوت نسبت به اثر قبلی‌اش، شب غمناک (با عنوان اصلی «Bleak Night») که یک فیلم دانشجویی درون‌گرایانه محصول سال ۲۰۱۱ بود، را نشان دهد. اگرچه فیلمنامه فیلم «زمان شکار» از آشفتگی‌هایی رنج می‌برد اما کارگردان به‌وضوح از آثار کریستوفر نولان و مایکل مان الهام گرفته و با اعمال دیدگاه منحصر به خود روی فیلم‌هایی همچون «شوالیه تاریکی» (با عنوان اصلی «The Dark Knight») و «مخمصه» (با عنوان اصلی «Heat»)، حس جذاب آن آثار را تکرار کرده است.

نمایی از فیلم زمان شکار

جایی که اتفاقات داستان در آن رخ می‌دهد، کره‌ای نیست که ما می‌شناسیم؛ در آینده‌ای نزدیک، پس از یک بحران مالی بزرگ پایه‌های اقتصاد کشور ویران شده و اعتراضات گسترده و ناآرامی‌های سیاسی بر کره حاکم شده‌اند. نمای اولیه فیلم ما را با یک شهر مدرن و ازهم‌پاشیده روبرو می‌کند که شباهت چندانی به پادآرمان‌شهر فیلم «فرزندان انسان» (با عنوان اصلی «Children of Men») به کارگردانی آلفونسو کوارون ندارد: خودروهای قدیمی و جدید از خیابان‌های کثیف شهر عبور می‌کنند، تابلو‌های تبلیغاتی غول‌آسا بر خانه‌ها سایه افکنده‌اند و پلیس از طریق دوربین مردم را کنترل می‌کند. کارگردان خیلی زود یک دنیای جدید برای مخاطب خلق می‌کند؛ دنیایی جذاب که در ادامه‌ فیلم ما را به مجموعه‌ای موزون و هماهنگ از خیابان‌ها و ساختمان‌های متروک هدایت می‌کند.
در یکی از صحنه‌ها، جون سئوک (با بازی لی جی-هون) که قبلاً زندانی شده بود پس از دیدن شهر که حالا برای او قابل‌تشخیص نیست، از بهترین دوستانش جانگ هو (با نقش‌آفرینی آن جائه-هونگ) و کی-هون (با بازی چوی وو-شیک، بازیگر نقش پسر خانواده کیم در فیلم «پاراسایت») می‌پرسد: «مواد مخدر و اسلحه؛ چه جهنمی به پا شده؟» این سوال زمانی پاسخ خوبی دریافت می‌کرد که مخاطبین آن مجرم نبودند. جون سئوک سه سال گذشته را پشت میله‌های زندان گذرانده و در این فاصله نظام اقتصادی کره آنچنان متلاشی شده که یک میلیارد وون (واحد پول کره جنوبی) در بهترین حالت ۲۰۰۰ دلار ارزش دارد.


نقد و بررسی فیلم صدای سکوت


جون سئوک به دوستانش پیشنهاد می‌کند که به یک کازینو دستبرد بزنند. او می‌داند که میزان زیادی دلار آمریکایی پشت پیشخوان یک کازینو غیرقانونی داخل کیف گذاشته شده‌اند و عملاً التماس می‌کنند که دزدیده شوند. او همچنین می‌داند که یک دلال اسلحه می‌تواند آنها را با سلاح‌هایی پیشرفته که به‌ندرت در فیلم‌های کره‌ای دیده می‌شوند مجهز کند. جون سئوک حتی به جایی که آنها بعد از سرقت باید فرار کنند هم فکر کرده است؛ یک زندگی ساده‌تر در سواحل تایوان.
دقایق ابتدایی فیلم «زمان شکار» کند پیش می‌رود اما زمانی که نقشه جون سئوک به جریان می‌افتد، ریتم فیلم تند می‌شود. ماجرا زمانی مهیج می‌شود که این سه دوست، در کنار مردی به نام سانگ سو (با بازی پارک جئونگ-مین) که در کازینو کار می‌کند، فکرش را هم نمی‌کنند که دزدیدن پول از یک مشت گانگستر عواقبی برایشان به دنبال خواهد داشت. خیلی زود صاحبان کازینو دست‌به‌کار می‌شوند تا پولشان را پس بگیرند و این موضوع ما را با یک تعقیب و گریز بی‌وقفه همراه می‌کند. این چهار نفر آنقدر مشغول تلاش برای زنده ماندن هستند که حتی زمانی برای بررسی اشتباهاتشان ندارند.

یون در مقام کارگردان، تلاش زیادی برای نشان دادن تعهد این چهار دوست نسبت به یکدیگر می‌کند؛ هرچند دقیقاً مشخص نیست که چرا او این چهار نفر را به‌عنوان شخصیت‌های مثبت ماجرا به تصویر می‌کشد. آنها بی‌ملاحظه و خودخواه هستند و بیشتر به یک دسته بچه شبیه هستند تا یک باند خلافکار. برای مثال، کی-هون فقط برای تفریح چند خالکوبی روی دست‌ها و گردنش می‌زند که مطمئناً خیلی زود از آنها پشیمان خواهد شد. در همین حال، جذاب‌ترین کاراکتر فیلم زمانی وارد داستان می‌شود که سرخوشی کوتاه این چهار دوست به اتمام رسیده است.
این کاراکتر کسی نیست جز هان (با بازی پارک هائه-سو) که نقش شکارچی را در فیلم بازی می‌کند. او در یک آپارتمان با مجموعه‌ای از گوش‌های انسان روی دیوار که احتمالاً مربوط به قربانیان قبلی‌اش هستند زندگی می‌کند. وظیفه او این است که بفهمد دزدان نقاب‌پوش کازینو چه کسانی هستند. به این منظور، او باید نوارهای ویدیویی ضبط‌شده را بازیابی کرده و مجرمان را به قتل برساند. موضوع جالب‌توجه این است که او بخش آخر را به‌عنوان قسمتی از کارش در نظر نمی‌گیرد بلکه از قتل به‌عنوان «سرگرمی» لذت می‌برد.

ما چیز زیادی از هان نمی‌دانیم و نویسنده نیز تلاشی برای معرفی بیشتر او نمی‌کند. این کار ما را به یاد کاراکتر آنتون چیگور در فیلم «جایی برای پیرمردها نیست» (با عنوان اصلی «No Country for Old Men») می‌اندازد؛ یک قاتل استخدام‌شده که تهدیدی وحشتناک محسوب می‌شود و هیچ احساسی در قلب ندارد. او همچون سایه ناگهان در محل حضور قربانیانش ظاهر می‌شود و آنها را به بازی می‌گیرد. یون سونگ-هیون با صرف‌نظر از ارائه جزئیاتی که مخاطب برای درک اتفاقات به آنها نیاز دارد، سکانس‌های تعلیق‌آمیز و باورنکردنی را پشت‌سر هم به تصویر می‌کشد. برای نمونه، حس تعلیق زمانی برجسته می‌شود که جون سئوک از ترس شکار شدن سانگ سو توسط هان به یک کافه می‌رود تا به دوستش زنگ بزند و متوجه می‌شود که تلفن سانگ سو از آن سوی کافه زنگ می‌خورد.

فیلم زمان شکار در پایان، راه را برای ساخت یک دنباله باز می‌کند؛ باید دید یون در ادامه می‌تواند مخاطب را با فیلم بهتری روبرو کند یا نه.

اگر جون سئوک و زندگی هم‌دستانش واقعاً به اتخاذ تصمیمات هوشمندانه پس از سرقت بستگی داشت، این احمق‌ها حتی یک روز هم زنده نمی‌ماندند. فیلم «زمان شکار» مسیری است که یون آن را با دام و تله، پیچش‌های داستانی و راه‌های فرار پوشانده است. در طول این مسیر، کارگردان ما را به تجربیاتی جسورانه همراه با نورپردازی غیرمتعارف دعوت می‌کند. لیم وون-گئون در اولین تجربه خود به‌عنوان فیلمبردار یک فیلم بلند عملکردی خیره‌کننده داشته است. او در به تصویر کشیدن صحنه‌هایی همچون رویارویی در گاراژ پارکینگ و آسانسور بیمارستان نمایی پساآخرالزمانی ارائه داده است.
در یک‌لحظه تأثیرگذار، هان تفنگش را روی پیشانی جون سئوگ نشانه رفته اما در عوض کشیدن ماشه، پنچ دقیقه قدرت را به دشمنش هدیه می‌کند؛ لابد کارگردان پیش خود گفته: «چرا داستان را به همین سادگی تمام کنم وقتی می‌توانم بیننده را بیشتر سرگرم کنم؟» فیلم «زمان شکار» در پایان، راه را برای ساخت یک دنباله باز می‌کند. باید دید یون در ادامه می‌تواند مخاطب را با فیلم بهتری روبرو کند یا نه.

فیلم سینمایی زمان شکار

منبع: Variety

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

fosil