مروری بر فیلم «وندی»؛ داستان پیتر پن، از نگاهی متفاوت

فیلم «وندی» با وجود داستان تکراری، با فیلم‌‌های متداول هالیوودی تفاوت دارد و علیرغم اینکه با آشفتگی به پایان می‌‌رسد، ارزش دیدن دارد.

از زمانی‌که بن زایتلین اولین فیلم بلندش را با نام «جانوران حیات‌وحش جنوب» با نام اصلی «Beasts of the Southern Wild» ساخته، هشت سال می‌‌گذرد. این فیلم در خلیج کوچک زیبایی در لوئیزیانا با بودجه‌ای کم ساخته شد و در چند بخش از جمله، بهترین فیلم، بهترین بازیگر زن (دختر ۹ساله فوق‌العاده‌‌ای به نام کونزنی والیس)، بهترین کارگردانی و بهترین فیلم‌نامه اقتباسی نامزد جایزۀ اُسکار شد. اکنون بن زایتلینِ ۳۷ساله با فیلم «وندی» بازگشته است. این فیلم با عنوان اصلی «Wendy» بر اساس بهترین داستان پیتر پن به نام «وندی دوست‌داشتنی »، نوشتۀ جیمز بری ساخته شده است. در این داستان، دختری که در زمان ملکه ویکتوریا زندگی می‌‌کند به سرزمین رؤیاها (نِوِرلند) پرواز می‌‌کند تا برای پسران گمشده در آن جزیره مادری کند. اگر فکر می‌‌کنید چنین داستانی برای زایتلینِ بلندپرواز بیش‌از‌حد ساده به نظر می‌‌رسد، درست حدس زده‌اید. در نقد و بررسی فیلم «وندی» با فیلیمو شات همراه باشید.


تامی میلازو در نقش وندی ۳ساله و دِوین فرنس در نقش وندی ۱۰ساله بازی می‌‌کنند. باید در نظر داشت که شخصیت وندی در این فیلم، با قهرمان مؤدب داستان بری متفاوت است. او با مادر خود (با بازی شِی واکر) در خانه‌ای ساده در لوئیزیانا زندگی می‌‌کند. مادر در رستورانی کوچک، در توقفگاهی در ایستگاه قطار، کار می‌‌کند و وندی هم در انجام‌دادن کارها کمک‌حال اوست و حتی مشتری‌‌ها را سرگرم می‌‌کند. او پیش‌تر، پسری را دیده که روی قطار باربریِ در حال حرکت می‌پرد؛ آن پسر کسی نیست به‌جز پیتر. در سال‌‌های بعد، وندی که نگران بزرگ‌شدن خود است، احساس می‌‌کند دارد شوق کودکی‌اش را از دست می‌دهد. به همین دلیل، تصمیم می‌‌گیرد با برادرانش جیمز و داگلاس (با بازی برادران دوقلو کوین و گِیج ناکین ) به روی قطار بپرد.

فیلم وندی

«وندی» با وجود داستان تکراری، با فیلم‌‌های متداول هالیوودی (مانند فیلم «هوک» (Hook) ساختۀ استیون اسپیلبرگ) تفاوت دارد و از طرفی، همچون بسیاری از فیلم‌ها (مانند فیلم «پَن» (Pan) از جو رایت) ناشیانه ساخته نشده است. زایتلین صحنه‌‌های واقع‌‌گرایانه و جادویی فیلم را با فیلم‌برداری استرلا برندت گروولن و خواهر خود الیزا زایتلین به تصویر کشیده است. الیزا صحنه‌‌های تخیلی فیلم را، با تیزهوشی تمام، طراحی کرده است. متن فیلم‌‌نامه را این خواهر و برادر نوشته‌اند و موسیقی متن نیز، که با همکاری دن رومر ساخته شده، نقشی مهم در جذابیت فیلم دارد و به آن انرژی مضاعف می‌‌بخشد. در اصل می‌توان گفت این فیلم یک قصۀ سادۀ قبل از خواب را، به روایتی جدی و ملموس تبدیل کرده است. زمانی‌که شخصیت پیتر وارد داستان می‌‌شود، همه چیز برای یک ماجراجویی جذاب مهیاست. نقش پیتر را پسربچه‌ای سیاه‌پوست به نام یاشوا مک بازی می‌‌کند که صدایی آهنگین و چشمانی سرزنده، توأم با شیطنت دارد. وندی به‌هیچ‌وجه قصد ندارد که به مراقبت از یک گروه پسربچۀ‌ گستاخ بپردازد. او خود نیز به اندازۀ آن‌‌ها رام‌‌نشده و آزاد است و می‌‌خواهد جزیره را وارسی کند. نام این جزیره مونتسرات است و در جنوب آنتیگوآ قرار دارد. حضور آتشفشانی فعال و موجود دریایی درخشانی به نام مادر جزیره را مرموزتر می‌‌کند. این احتمال می‌‌رود که مادر قدرتی داشته باشد که روند پیر شدن را معکوس کند.

اما با پیش‌رفتن فیلم، به‌تدریج از جذابیت آن کاسته می‌‌شود. به‌جای دزدان دریایی، با گروهی از افراد بزرگسال افسرده، که در حال پیر شدن هستند، مواجه می‌‌شویم که فکر می‌‌کنند اگر بتوانند مادر را گیر بیندازند، دوباره جوان خواهند شد. به‌جای شخصیت کاپیتان ‌‌هوک، شخصیت جیمز جایگزین شده که به دستور پیتر دستش را قطع می‌‌کند تا جوان بماند و به این ‌ترتیب، شاید بتواند برادر گم‌شده‌اش داگلاس را پیدا کند! از سوی دیگر، به‌جای پرواز شخصیت‌‌ها، تصادف با صخره‌‌های ناهموار جان آن‌‌ها را تهدید می‌‌کند و جزیره، که تغییرات آب‌‌و‌‌هوایی اکوسیستم آن را نابود کرده، جایگزین سرزمین رؤیاها یا همان نورلند شده است. مشخص نیست که مخاطبان جوان از تماشای این فیلم با صحنه‌‌های خونین چه نتیجۀ اخلاقی‌‌ای خواهند گرفت!

با اینکه در فیلم «جانوران حیات‌وحش جنوب» شاهد نابودی سرزمین‌‌های بکر جنوبی از طریق طوفان‌‌ها و بالاآمدن سطح آب دریا بودیم، اما در «وندی» شرایط جزیره به نظر غیرواقعی می‌‌آید! خواهر و برادر زایتلین، از کودکی رؤیای آن را داشتند که نسخۀ تألیفی خودشان را از پیتر پن ارائه دهند. نمی‌توان انکار کرد که قدرت تخیل آن دو بی‌نظیر است، اما صحنه‌‌های جذاب و به‌شدت سرگرم‌‌کننده و احساسی فیلم، فقط به یک نتیجۀ اخلاقی ختم می‌شوند: «هرچه بزرگ‌تر می‌شوی کارهایی را که به انجام آن‌ها علاقه داری، کمتر انجام می‌دهی.»

در نهایت، با اینکه فیلم با آشفتگی به پایان می‌‌رسد، ارزش دیدن دارد.


منبع: Rolling Stone

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

2 نظر
  1. ناشناس می‌نویسد

    یکی از بهترین فیلمایی بود که دیدم و آخرش اشک از چشمام سرازیر شد
    بنظرم این که با فیلم فانتزی پیتر پن که واسه بچه ها ساخته شده مقایسش کنی درست نیست این فیلم واسه رده بزرگسال تره برچسب +۱۳ داره و درباره اتفاقی که برای رویاها و آرزوها میفته بود در عین سادگی قلب منو شکافت این فیلم برای همه نیست برای اوناییه که فرصتاشونو از دست دادن و سن جوان زیاد درکی ازین موضوع ندارن
    بسیار ناعادلانه بهش امتیاز دادن
    امتیاز من ۸ از ۱۰ واقعا احساساتیم کرد

  2. ناشناس می‌نویسد

    متشکرم اطلاعات مفیدی بود .

fosil