نخستین انسان، فیلم خوشساخت و منسجمی است. فیلم نخستین انسان داستان نیل آرمسترانگ را بازگو میکند که پس از سختیهای فراوانی که متحمل میشود، بالاخره موفق میشود بهعنوان نخستین انسان بر روی ماه پا بگذارد.
نخستین انسان، فیلم خوش ساخت و منسجمی است. فیلم نخستین انسان داستان نیل آرمسترانگ را بازگو میکند که پس از سختیهای فراوانی که متحمل میشود، بالاخره موفق میشود به عنوان نخستین انسان بر روی ماه پا بگذارد. در این فیلم شاهد یکی از بهترین بازیهای رایان گاسلینگ خواهید بود. البته رایان گاسلینگ بازیگر بدی نیست، اما همواره مقداری ادا در فیگور او وجود دارد و هرگز کاملا اصیل به نظر نرسیده است. اما در این فیلم گویی تمام شاخ و برگهای اضافی بازی او زده شده است و او توانسته است بیش از پیش به نقشش نزدیک شود.
دوربین روی دست و فیلمبرداری مستند گونه فیلم نخستین انسان ، انتخاب و تمهیدی مناسب برای بالابردن مقدار باورپذیری رویدادهای فیلم و سویه واقعی بودن آن است. البته این تمهید چندان موفق نیست. چرا که در نهایت به شکل کامل نمیتواند انسجام خود را حفظ کند. تکانهای دوربین در برخی نماها بیش از اندازه میشوند و در برخی نماها کمتر از آنچه که در کلیت فیلم جاری است به نظر میرسند. و نتیجه این عدم انسجام، انتقال دو حس متفاوت از تصاویر است، که یکی بیش از حد جنبه استنادی به فیلم میدهد و دیگری به طور کل مستندگونگی را از میان میبرد.
آدام سندلر ستاره فیلم «فضانورد بوهمیا» خواهد بود
نیل آرمسترانگ در این فیلم، کاراکتری کاریزماتیک، جدی و بسیار اندیشمند دارد. این اندیشمندی زمانی بیشتر جلوهگر میشود که مصاحبهای از او در حضور تعداد زیادی از تصمیمگیران انجام میشود و در حالی که مقابله با شوروی و مقاصد سیاسی در ذهن بیمار و کوچک همه آنها ریشه دوانده است، او دلیل رفتن به فضا را تماشای خردی و کوچکی انسان میداند؛ نگاهی که به زعم او خیلی پیشتر باید مورد توجه قرار میگرفت.
نخستین انسان فیلمنامهای نسبتا خوب دارد و گر چه رویدادها در آن متراکم و چندان منسجم چیده نشدهاند، اما اتفاقا همین عدم تراکم و عدم استحکام رویدادها، سویه واقعی بودن ماجرا را باز هم افزایش میدهد و آن را واقعیتر از یک فیلم سرگرمکننده جلوه میدهد. گرچه هر آن چه که در هالیوود تولید میشود، به دلیل اجبار رعایت استانداردهای تثبیت شده فیلمسازی، در آنجا شکلی به شدت کلیشهای و ابلهانه پیدا میکند و در نتیجه فرم و شکل تمام فیلمها یکسان، مشابه و البته پس از این همه سال تکرار، تهوعآور به نظر میرسد. این جنس از تصاویر و نوع بازیها و درام پردازی تکراری، حتی با پخش صداهایی در انتهای فیلم که به ظاهر واقعی هستند نیز، دوست داشتنی نمیشوند.
اما مهمترین پرسش در فیلم نخستین انسان این است که آیا به طور کلی انسان به ماه سفر کرده است یا این که تمام این اکتشافات، دروغها و بلوفهایی بزرگ هستند که صرفا از طرف قدرتهای بزرگ، به خاطر دستیابی به مقاصد سیاسیشان، در جهان مطرح شدهاند. نورپردازی کره ماه به هیچ وجه شکلی واقعگرایانه ندارد و حالتی ساختگی و دکوری را انتقال میدهد. این مشکل سه دلیل میتواند داشته باشد: اول این که امکانات اجرای این صحنه برای غولهای بزرگ هالیوود فراهم نبوده باشد که البته این فرضی غیر قابل پذیرش است. فرضیه دیگر این است که فیلمساز، تصور درستی از ماه نداشته است که البته با کنترلهای شدیدی که بر استودیوهای هالیوود اعمال میشود، حتی اگر فیلمساز هم بر این قضیه اشراف نداشته باشد، این صحنه در بهترین شکلش توسط تیم فیلمسازی تولید خواهد شد. اما سومین حدس این است که انسان هرگز پایش را روی کره ماه نگذاشته باشد و تمام تصورات یکسان ما انسانها از آنجا، از تماشای همین تصاویر به وجود آمده باشد. البته این پرسشی است که هیچ کسی دست کم در این زمان نمیتواند به آن پاسخ روشنی دهد.